عاشورا و امام حسین علیه السلام از نگاه آیت اللّه صافی گلپایگانی
آیت اللّه صافی گلپایگانی
آیة اللّه صافی گلپایگانی معتقد است: حادثه عاشورا واقعه ای است که دل های ارباب ایمان و عشاق فضیلت و حقیقت در برابر آن به خاک تعظیم افتاد و… آنها را از ظلمات سرگردانی نجات داد. کاری که حسین علیه السلام کرد یک کار عادی که مانند آن را تاریخ نشان دهد نبود؛ بلکه قیامی بی سابقه و خدایی بود که جوامع عالم جبروت و ساکنان صوامع ملکوت و ملأ اعلی آن را بزرگ ترین تجلی کمال مقام انسانی دانستند و قهرمانان فضیلت بشری و صاحبان عقول کامله و واصلان حقایق عالیه و پیغمبران اولوالعزم و اولیای عالی قدر و شهدایِ راه صلاح و هدایت آن را نمونه ممتاز و منحصر به فرد نمایش قدرت اراده، قوّت عزم، ثباتِ ایمان، فداکاری و شجاعت شمردند.
عاشورا و امام حسین علیه السلام از نگاه استاد محمدتقی مصباح یزدی
استاد محمدتقی مصباح یزدی
استاد محمدتقی مصباح یزدی معتقد است: حادثه عاشورا، حادثه عظیمی در تاریخ اسلام بوده و نقش تعیین کننده ای در سعادت مسلمانان و روشن شدن راه هدایت مردم داشته است. این حادثه در نظر ما بسیار ارزشمند است. لذا بزرگداشت و بازسازی این حادثه و به خاطر آوردن آن موجب می گردد تا بتوانیم از برکات آن در جامعه امروز نیز استفاده کنیم… اگر بخواهیم راه حسین علیه السلام را ادامه دهیم، باید عملاً در همین مسیر حرکت کنیم، به آرزوهای دنیا دل نبندیم، فریب این زرد و سرخ ها (طلا و نقره) را نخوریم و مرگ در راه خدا را حفظ کنیم. این درسی بود که ابی عبداللّه علیه السلام به ما داد. آن چه دوست و دشمن بر آ ن اتفاق دارند این است که داستان کربلا اگر در عالم انسانیت داستان منحصر به فردی نباشد، از وقایع بسیار کم نظیر است. البته ما بر اساس آنچه از ائمه اطهار دریافت داشته ایم این را داستان منحصر به فردی می دانیم و معتقدیم که نظیر آن در گذشته نبوده و در آینده هم نخواهد بود.
عاشورا و امام حسین علیه السلام از نگاه استاد سیدجعفر شهیدی
استاد سیدجعفر شهیدی
استاد سیّد جعفر شهیدی بر مبنای اسناد تاریخی به تجزیه و تحلیل نهضت عاشورا می پردازند. وی در این باره می نویسد: «باید گفت به علّت عدم دخول ایمان در دل بنی امیّه و به تبع تبلیغات آنان ایمان سایر مؤمنان نیز متزلزل شد و با رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم دوباره به عقاید پیشین خود بازگشتند. اینان پیش از آن که مسلمان باشند می خواستند در سازمان تازه، مقامی را که جویای آن بودند به دست آورند. حسین علیه السلام به عنوان وارث حقیقی محمّد صلی الله علیه و آله وسلم و علی علیه السلام چگونه می توانست دین را هم در عرصه فردی و هم در عرصه اجتماعی منسوخ شده ببیند و دم بر نیاورد؟ او هرگز نمی توانست دین را و هم مردمی را که نیازمند رهبری او هستند رها کند. این مردم با نامه های بسیاری که برای او فرستاده بودند حجّت را بر او تمام کردند. به هر حال حسین علی علیه السلام با مشاهده چنین وضعی دست به قیام زد؛ چون نمی توانست در برابر احیای بدعت ها و میراندن سنت ها ساکت و صامت باشد».
عاشورا و امام حسین علیه السلام از نگاه دکتر علی قائمی
دکتر علی قائمی
دکتر علی قائمی می نویسد: «قیام حسین بن علی علیه السلام از نوادر وقایعی است که در جهان بشریت رخ داده و همه اذهان را متوجه خود ساخته است. هیچ قیامی در تاریخ جهان نتوانست این همه آثار و پیامد از خود به جای گذارد… داستان قیام امام حسین علیه السلام داستان ظهور عالی ترین تجلیّات روحی و معنوی انسان است و تحقیر و کوچک شمردن همه مظاهر لذّات مادی به خاطر معنویت عملی بود خالصانه و صرفا برای کسب رضای خدا؛ و این خلوص کار خود را کرد و اثر خود را بخشید و چیزی را که جامعه اسلامی فاقد آن بود به جامعه داد. اهمیّت واقعه کربلا در این است که حقانیّت اسلام را روشن کرد و حیات و بقای این آیین الهی را تضمین نمود و به همین خاطر گفته اند الاسلام نبویّ الحدُوث و حُسینی البقاء».
عاشورا و امام حسین علیه السلام از نگاه سیدبن طاووس
سیدبن طاووس
سیدبن طاووس (متوفی 664 ه.ق) از کسانی است که به عاشورا و نهضت بی نظیر امام حسین علیه السلام از منظر عرفان نگاه کرده است. وی در این باره می نویسد: «عبادت خدای تعالی، با کشته شدن در راه خدا از مهم ترین وسایلی است که شخص را به درجات سعادت و نیک بختی می رساند. این گونه مرگ برای اولیای الهی وسیله ای جهت رسیدن به حقّ و آرمیدن در جوار او و وصال به حضرت باری است… آنها چون بینند زندگی دنیا مانع نیل به قرب الهی است حلقه بر درهای دیدار می کوبند و از این که در راه رسیدن به این رستگاری تا سرحدّ جان بازی فداکاری می کنند و خود را در معرض خطر شمشیرها و نیزه ها قرار می دهند، لذت می برند مرغِ جانِ مردانِ صحنه کربلا در اوج چنین شرافتی به پرواز در آمد که برای جان بازی از یکدیگر پیشی می گرفتند و جان هایشان را در برابر نیزه ها و شمشیرها به یغما می دادند».
عاشورا و امام حسین علیه السلام از نگاه علامه سیدمحسن امین
علامه سیدمحسن امین
علامّه سیدمحسن امین، از صاحب نظران بزرگ متأخر (1284 ـ 1371 ق)، با بررسی موقعیّت امام حسین علیه السلام به این نتیجه می رسد که تنها راهی که می توانست اسلام را از رکود و نابودی نجات دهد، اقدام به قیام و استقبال از شهادت بوده است. وی در این باره می نویسد: «به هر حال شهادت امام حسین علیه السلام … به عنوان وسیله ای برای جاودان نگه داشتن مکتب و محکوم ساختن دشمن تنها راه حلّ منطقی عاقلانه ای بود که با توجّه به مشکلات موجود از انجام دادن آن گریزی نبود و جز آن راه دیگری وجود نداشت. با این بیان روشن می شود که چگونه امام حسین علیه السلام با فدا کردن جان خود و خاندان و فرزندان عزیزش دین جد خویش رسول اللّه صلی الله علیه و آله وسلم را پاسداری کرد و شک نیست که جز با شهادت امام حسین علیه السلام هرگز پایه های حکومتی بنی امیه متزلزل نمی شد».
عاشورا و امام حسین علیه السلام ااز نگاه شهید مطهری
شهید مطهری
استاد شهید مرتضی مطهری رحمه الله درباره امام حسین علیه السلام می نویسند: «امام حسین علیه السلام به واسطه شخصیّت عالی قدرش، [و] به واسطه شهادت قهرمانانه اش، مالک قلب ها و احساسات صدها میلیون انسان است. اگر رهبران مذهبی بتوانند از این مخزن عظیم در جهت شکل دادن و هم رنگ کردن و هم احساس کردن روح ها با روح عظیم حسینی بهره برداری صحیح کنند، جهان اصلاح خواهد شد».
استاد مطهری هم چنین می گویند: «می گویم حادثه کربلا، نمی گویم قیام؛ چون بیش از قیام است. نمی گویم نهضت؛ چون بیش از نهضت است. حادثه کربلا راز دیگری دارد که اساسا خود این حادثه، تمام حادثه، تجسم اسلام است، در همه ابعاد و جنبه ها… همه اصول جنبه های اسلامی عملاً در این حادثه تجسّم پیدا کرده است. اسلام است در جریان، در عمل و در مرحله تحقّق… حسین علیه السلام شخصیّت حماسی نیست او سرور انسانیت است. به همین دلیل نظیر ندارد… شهادت او حیات تازه ای در عالم اسلام دمید. بعد از شهادتش رونقی در اسلام پیدا شد. او با حرکت قهرمانانه خود روح مردم مسلمان را زنده کرد و به اجتماع اسلامی شخصیت داد».
امام حسین علیه السلام اسوه مسلمانان و آزادگان 7
اشعار اهل سنت در سوگ امام علیه السلام
1. شافعی – پیشوای یکی از مذاهب اربعه اهل سنت که علاقه و ارادت بسیاری به اهل بیت علیهم السلام دارد – در باره واقعه عاشورا، اشعار زیبایی سروده است که ترجمه برخی ابیات آن را می آوریم:
«این حادثه از حوادثی است که خواب مرا ربوده و موی مرا سپید کرده است .
دل و دیده مرا به خود مشغول ساخته و مرا اندوهگین کرده است و اشک چشم، جاری و خواب از آن پریده است .
دنیا از این حادثه خاندان پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم متزلزل شده و قامت کوه ها از آن خواب ذوب شده است .
آیا کسی هست که از من به حسین پیامی برساند، اگرچه دل ها آن را ناخوش دارند؟ !
حسین کشته ای است بدون جرم و گناه که پیراهن او به خونش رنگین شده،
عجب از ما مردم آن است که از یک طرف، به آل پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم درود می فرستیم و از سوی دیگر، فرزندان او را به قتل می رسانیم و اذیت می کنیم!
اگر گناه من دوستی اهل بیت پیامبر است، از این گناه هرگز توبه نخواهم کرد .
اهل بیت پیامبر در روز محشر، شفیعان من هستند و اگر نسبت به آنان بغضی داشته باشم، گناه نابخشودنی کرده ام .»
2 . علامه اقبال لاهوری (از اندیشمندان اهل سنت) در وصف امام حسین علیه السلام و فلسفه قیام عاشورا، تحت عنوان «رمز قرآن از حسین علیه السلام آموختیم » سروده ای بس زیبا دارد:
هر که پیمان با هوالموجود بست
گردنش از بند هر معبود رست
مؤمن از عشق است، و عشق از مؤمن است
عشق را ناممکن ما ممکن است
عقل، سفاک است، و او سفاکتر
پاکتر، چالاکتر، بیباکتر
عقل در پیچاک اسباب و علل
عشق، چوگان باز میدان عمل
عشق، صید از زور بازو افکند
عقل، مکار است و دامی میزند
عقل را سرمایه از بیم و شک است
عشق را عزم و یقین، لاینفک است
آن کند تعمیر، تا ویران کند
این کند ویران، که آبادان کند
عقل چون باد است ارزان در جهان
عشق، کمیاب و بهای او گران
عقل، محکم از اساس چون و چند
عشق، عریان از لباس چون و چند
عقل میگوید که خود را پیش کن
عشق گوید امتحان خویش کن
عقل با غیر آشنا از اکتساب
عشق از فضل است و با خود در حساب
عقل گوید: شاد شو، آباد شو
عشق گوید: بنده شو، آزاد شو
عشق را آرام جان، حریت است
ناقهاش را ساربان، حریت است
آن شنیدستی که هنگام نبرد
عشق با عقل هوس پرور چه کرد؟
آن امام عاشقان، پور بتول
سرو آزادی ز بستان رسول
الله الله، بای بسمالله پدر
معنی ذبح عظیم آمد پسر
بهر آن شهزاده خیرالملل
دوش ختم المرسلین، نعم الجمل
سرخ رو، عشق غیور از خون او
شوخی این مصرع از مضمون او
در میان امت آن کیوان جناب
همچو حرف قل هو الله در کتاب
موسی و فرعون و شبیر و یزید
این دو قوت از حیات آید پدید
زنده، حق از قوت شبیری است
باطل، آخر داغ حسرت میری است
چون خلافت، رشته از قرآن گسیخت
حریت را زهر اندر کام ریخت
خاست آن سر حلوه خیر الامم
چون سحاب قبله باران در قدم
بر زمین کربلا بارید و رفت
لاله در ویرانهها کارید و رفت
تا قیامت، قطع استبداد کرد
موج خون او، چمن ایجاد کرد
بهر حق در خاک و خون گردیده است
پس بنای لا اله گردیده است
مدعایش سلطنت بودی اگر
خود نکردی با چنین سامان سفر
دشمنان چون ریگ صحرا، لاتعد
دوستان او به یزدان هم عدد
سرَ ابراهیم و اسماعیل بود
یعنی آن اجمال را تفصیل بود
عزم او چون کوهساران استوار
پایدار و تندسیر و کامگار
تیغ، بهر عزت دین است و بس
مقصد او حفظ آئین است و بس
ما سوالله را مسلمان بنده نیست
پیش فرعونی سرش افکنده نیست
خون او تفسیر این اسرار کرد
ملت خوابیده را بیدار کرد
تیغ لا چون از میان بیرون کشید
از رگ ارباب باطل، خون کشید
نقش الاالله بر صحرا نوشت
سطر عنوان نجات ما نوشت
رمز قرآن از حسین آموختیم
زآتش او شعلهها اندوختیم
شوکت شام و فر بغداد رفت
سطوت غرناطه هم از یاد رفت
تار ما از زخمهاش لرزان هنوز
تازه از تکبیر او ایمان هنوز
ای صبا، ای پیک دور افتادگان!
اشک ما بر خاک پاک او رسان
امام حسین و قیام عاشورا از نگاه اهل سنت 6
امام حسین علیه السلام اسوه مسلمانان و آزادگان
1. محمدعلی جناح، رهبر بزرگ پاکستان، می گوید:
«به عقیده من تمام مسلمین باید از سرمشق این شهیدی که خود را در سرزمین عراق قربانی کرد، پیروی نمایند .»
۲ . شیخ محمد عبده، از دانشمندان اهل سنت و از مصلحان بزرگ، می نویسد:
«هنگامی که در دنیا حکومت عادلی وجود دارد و هدفش اقامه شرع و حدود الهی و در برابر آن، حکومتی ستمگر است که می خواهد حکومت عدل را تعطیل کند، بر هر مسلمانی یاری و مساعدت «حکومت عدل » واجب است و در همین باب، انقلاب امام حسین علیه السلام است که در برابر حکومت یزید، که خدا او را خوارکناد، ایستاد .»
امام حسین و قیام عاشورا از نگاه اهل سنت 5
قیام امام حسین علیه السلام در ترازوی قضاوت
1. ابوالحسن اشعری (متوفای ۳۲۴ ق)، پیشوای مکتب اشاعره، می گوید:
«چون ستمگری یزید از حد گذشت، امام حسین علیه السلام با یاران خود علیه بیداد او قیام کرد و در کربلا به شهادت رسید.»
2 . علامه آلوسی، (متوفای ۱۲۷۰ ق)، که مرجع و مفتی اهل سنت عراق بود، در «تفسیر روح المعانی » ذیل آیه شریفه «فهل عسیتم ان تولیتم . . . ان تفسدوا فی الارض و تقطعوا ارحامکم اولئک الذین لعنهم الله . . .» (محمد/۲۶) از احمد بن حنبل – پیشوای مذهب حنابله – نقل می کند که:
پسرش از وی در باره لعن یزید سؤال کرده، او جواب گفت: «کیف لایلعن من لعنه الله فی کتابه; چگونه لعن نشود کسی که خدا او را در کتابش لعنت کرده است؟ !» عبدالله پسر احمد بن حنبل پرسید: من کتاب خدا را خواندم ولی لعن یزید را ندیدم؟ احمد بن حنبل در پاسخ، آیه شریفه «فهل عسیتم . . .» را خواند و آنگاه گفت: «ای فساد و قطیعة اشد مما فعله یزید; چه فساد و قطع رحمی از فسادی که یزید مرتکب آن شده، بالاتر است؟ !»
3 . آلوسی بعد از نقل آن سخنان می گوید:
«در لعن یزید توقف نیست چون اهل کبائر و دارای اوصاف خبیثه بود و بر [مردم] مدینه ظلم و تعدی کرد و حسین علیه السلام را کشت و به اهل بیت اهانت کرد .»
4. مولوی محمد شهداد حنفی در باره قیام سیدالشهداعلیه السلام می نویسد:
«در راه آنچه آن را حق می دانست، جان خود را تسلیم جان آفرین کرد ولی تسلیم باطل نشد . با آن که یار و یاورانی به حد کافی نداشت، علیه باطل با تمام قدرت و شهامت، ایستادگی کرد تا این که به مقام شهادت عظمی نائل آمد .»
5 . ابن روزبهان می نویسد:
«آن حضرت در میان امواج شدت و بلا، شربت شهادت نوشیده و در کربلا دفن شد . حادثه ای غم انگیزتر و مصیبت بارتر و دردناک تر از این، در تاریخ اسلام رخ نداده است! نفرین به اندازه علم خدا بر هرکسی که در جنگ علیه آن حضرت حاضر شده و در آن شریک و بدان راضی بوده است .»
6 . ابن خلدون می گوید:
«نمی توان گفت: یزید هم در کشتن امام حسین علیه السلام اجتهاد کرد، پس بی تقصیر است; چون صحابه ای که با امام حسین علیه السلام در قیام شرکت نکرده بودند، هرگز اجازه قتل حضرت را نداده بودند . این یزید بود که با امام جنگید . این عمل یزید، نشانه فسق اوست و حسین علیه السلام در شهادتش ماجور است در حالی که یزید از عدالت به دور بوده و حسین علیه السلام علیه یک حاکم ظالم قیام کرده بود .»
7 . دکتر طه حسین (متوفای ۱۹۷۳ م)، ادیب، نویسنده و ناقد معاصر اهل سنت، معتقد است:
«از آنجا که حسین از یک سو، مسئول حفظ دین و از سوی دیگر، آزاده و قهرمان است، هرگز در قبال بیعت خواهی یزید، سرتسلیم فرود نخواهد آورد . پس برای رسیدن به هدف خود، باید به هرکار مشروعی دست می زد . بنابراین، برای احتراز و دوری از امر بیعت، به کوفه روی آورد و شهادت را بر بیعت با یزید که به نوعی تایید ستم های او بود، ترجیح داد .»
8. شیخ عبدالله علائلی (متوفای ۱۹۹۶ م)، دانشمند و نویسنده اهل سنت (به گفته خود ایشان وجه تسمیه علایلی بدان جهت است که شجره خانوادگی آنان به امام علی بن ابیطالب علیه السلام می رسد)، با تحلیل اوضاع زمان یزید، سکوت را بر هیچ دیندار و آزاده ای جایز نمی داند . اما در این میان، کسی که از همه بیشتر مسئولیت داشت و در اعتراض به وضع ناهنجار آن عصر از شایستگی بیشتری برخوردار بود، امام حسین علیه السلام بود .
قیام حسین علیه السلام خواست همه مسلمانان بوده است; این قیام انعکاس و طنین گسترده ای به جای گذاشت و تا آنجا پیش رفت که تخت سلطنت امویان را به لرزه درآورد و سرانجام به نابودی کشاند .
9. شیخ عبدالله علائلی همچنین می گوید:
«هرکس در زندگی، دو روز دارد: روز زنده شدن و روز مرگ; ولی تو ای حسین! تنها یک روز داشتی . روز زنده شدن و حیات; زیرا تو هرگز نمردی، تو جان شیرین خود را بر سرعقیده پاک و هدف بزرگ و آرمان مقدس خویش نهادی، به همین دلیل تا حق و حقیقت و اسلام در جهان زنده است، تو هم زنده ای .»