نفاق و دورویی
امام على علیه السلام فرمودند:
لا تَسُبَّنَّ إِبْلِیْسَ فِى الْعَلانِیَةِ وَأَنْت صَدِیقُهُ فِى السِّرِ؛
به شیطان آشکارا لعن و نفرین مکن در حالى که در باطن با او طرح دوستى دارى!
تراث الائمه، صفحه 209.
شرح حدیث:
بسیارى از مردم از الفاظ مى گریزند و وحشت دارند، از لفظ فقر، از لفظ نفاق، و از لفظ شیطان و مانند آن، در حالى که عملا در آن غرقند.
ثروتمندانى را مى شناسیم که از ترس فقر همچون فقیران زندگى مى کنند، افراد منافقى را مى شناسیم که صد لعن و نفرین به منافقان مى کنند اما زندگى آنها سراسر نفاق و دو رویى است.
شیطان صفتانى را سراغ داریم که در میان مردم پناه بردن به خدا از شر شیطان ورد زبانشان است اما در نهان با او نرد عشق مى بازند و براى برنامه هاى شیطانى خود همه گونه اهمیّت قائلند، اینها دشمنان لفظند نه واقعیت.
مرگ زود رس،طول عمر زیاد
امام على علیه السلام فرمودند:
مَوْتُ الاْنْسانِ بِالذُّنُوبِ أَکْثَرُ مِنْ مَوته بِالأَجَلِ وَ حَیاتُهُ بِالْبِرِّ أَکْثَرُ مِنْ حَیَاتِهِ بِالْعُمْرِ؛
مرگ زود رس انسانها بر اثر گناه از مرگ طبیعى بیشتر است، و طول عمر افراد بر اثر نیکوکارى از طول عمر به عوامل طبیعى زیادتر مى باشد.
سفینة البحار، صفحه 489.
شرح حدیث:
بدون شک بسیارى از گناهان و صفات زشت به طور مستقیم عمر را کاهش مى دهد (همچون میخوارى و قمار و بخل و حسد و کینه توزى) و بسیارى نیز به طور غیر مستقیم از طریق اثر گذاشتن در نابسامانى وضع اجتماع و سلب امنیّت عمومى و بروز جنگ ها (مانند رباخوارى و ظلم و ستم). و از سوى دیگر نیکوکارى به خاطر اثر عمیقى که در آرامش روح و وجدان دارد مى تواند سرچشمه عمر طولانى گردد.
بنابرین گناه، قطع نظر از آثار زیانبار معنوى، یک اثر بارزش کوتاه ساختن عمر آدمى است همان طور که نیکوکارى علاوه بر همه آثار، در طول عمر کاملا مؤثر است.
مال حرام
امام على علیه السلام فرمودند:
مَنْ یَکْسِبُ مَالا مِنْ غَیْرِ حَقِّهِ یَصْرِفُهُ فِىْ غَیْرِ أَجْرِه؛
کسى که ثروتى از طریق نامشروع به دست آورد در طریقى که پاداش الهى ندارد مصرف خواهد شد.
از کتاب تحف العقول، صفحه 63.
شرح حدیث:
این سخن در میان مردم معروف است که هر مالى شایستگى صرف در راه هاى خیر و مفید و سازنده ندارد، حدیث بالا سندى است براى این اعتقاد عمومى، و به راستى چنین است زیرا بسیار دیده شده که افرادى خواسته اند با اموال خود در راه انجام کار مثبتى شرکت جویند، ولى در نیمه هاى راه از کار افتاده اند و یا اگر راه را تا پایان رفته اند، عمل انجام یافته آنها، بازده قابل ملاحظه اى نداشته، و یا نتیجه معکوس بخشیده است، امّا برعکس چه بسیار افراد با ایمان و پرهیزکارى که با سرمایه بسیار کوچک منشأ خدمات بزرگى شده اند.
اى کمیل! مهم این نیست...
امام على علیه السلام فرمودند:
یا کُمَیْلُ! لَیْسَ الشَّأْنُ اَنت تُصَلِّىَ وَتَصُوْمَ وَتَتَصَدَّقَ، اَلشَّأْنُ اَنْ تَکُوْنَ الصَّلاةُ بِقَلْب نَقِىٍّ وَ عَمَل عِنْدَ اللهِ مَرْضِىٍّ وَ خُشُوْع سَوىٍّ؛
اى کمیل! مهم این نیست که نماز بخوانى و روزه بگیرى و در راه خدا انفاق کنى، مهم این است که نماز (و سایر اعمال تو) با قلبى پاک و به طرزى شایسته در پیشگاه خدا و آمیخته با خشوع بوده باشد.
تحف العقول، صفحه 117.
شرح حدیث:
جنبه هاى واقعى اعمال و چگونگى و کیفیت عمل است که ارزش واقعى آن را تعیین مى کند نه ظاهر و مقدار آن، همان طور که على(علیه السلام) به کمیل تأکید مى کند که به جاى پرداختن به ظاهر و اهمیّت دادن به زیادى مقدار، به روح علم بپردازد، زیرا هدف نهایى از این اعمال خیر تربیت و پرورش و تکامل انسان است و آن در گرو پاکى عمل است نه زیادى عمل.
ادب، بهترین وارث
امام على علیه السلام فرمودند:
خَیْرُ ماوَرَثَ الآباءُ لِلأَبْناءَ الأَدَبَ؛
بهترین میراثى که پدران براى فرزندان مى گذارند ادب است.
غرر الحکم، صفحه 393.
شرح حدیث:
ادب همان برخوردهاى شایسته و ارتباط هاى آمیخته با احترام و بزرگوارى است، ادب گاهى در برابر خلق خدا، و گاهى در برابر خداست، و در هر صورت یکى از بزرگترین سرمایه هاى انسانى است که رمز موفقیّت در همه زمینه ها مى باشد.
و به همین دلیل امیرمؤمنان على(علیه السلام) بالاترین میراثى را که پدر براى فرزندش باقى مى گذارد ادب شمرده است، ادب سرچشمه محبّت و صفا و دوستى و اتحاد، و عامل مهمى براى تأثیر سخن و پیشرفت برنامه هاى اجتماعى است.
دشمنی با ندانستن ها...
امام على علیه السلام فرمودند:
اَلْنّاسُ اَعْداءُ جَهِلُواْ؛
مردم دشمن چیزهایى هستند که نمى دانند.
نهج البلاغه، کلمات قصار، جمله 172.
شرح حدیث:
بعضى از مردم را مى بینیم که بسیارى از حقایق را انکار مى کنند و بر ضد آن بپا مى خیزند و دلیلى براى آن جز نادانى و بى خبرى نمى یابیم. این گفتار حکیمانه مخصوصاً درباره مسائل دینى کاملا صدق مى کند؛ در حقیقت اگر بعضى از مردم، حتى بعضى از کسانى که در علوم دیگر استادند، آنها را انکار مى کنند و به دشمنى با آن بر مى خیزند، هنگامى که دقت مى کنیم مى بینیم به عمق و فلسفه مذهب و مسائل مذهبى نرسیده اند و گرنه هرگز راه انکار را نمى پوییدند و این واقعیت کراراً آزمایش شده است.
عاقل به چه کسی می گویند؟
از امام على(علیه السلام) تقاضا کردند: عاقل را براى ما توصیف کن، فرموند:
اَلْعاقِلُ هُوَالَّذِى یَضَعُ الشَّىءَ مَواضِعَهُ؛
عاقل کسى است که هر چیز را به جاى خود مى نهد.
نهج البلاغه، کلمات قصار.
شرح حدیث:
در میان مفهوم و معناى عقل، سخن بسیار گفته اند; اما جمله کوتاه فوق بهترین تعبیرى است که در این زمینه وارد شده است. عقل چیزى جز این نیست که هر چیز را به جاى خود نهند، هر شخصى را در محل شایسته و مناسب خود در اجتماع قرار دهند، غم و شادى، دوستى و دشمنى، نرمش و خشونت، محبّت و شدت عمل، عبادت، کسب و کار و تفریح سالم و هر کار دیگر را در جاى خود و به وقت خود انجام دهند.
از خود راضی!
امام على علیه السلام فرمودند:
مَنْ رَضِىَ عَنْ نَفْسِهِ کَثُرَ السّاخِطُ عَلَیْهِ؛
کسى که از خودش راضى باشد، افراد ناراضى از او بسیار خواهند بود.
نهج البلاغه، کلمات قصار، کلمه 6.
شرح حدیث:
حب ذات و علاقه به خویشتن، اگر چه در حدود متعادل براى ادامه حیات لازم است، ولى اگر به حد افراط برسد سر از «خودخواهى» «خود رضایى» در مى آورد.
افرادى که از خود راضى هستند هرگز عیوب خود را نمى بینند، خود را وظیفه شناس، پاک، بدون عیب، جدى و فعال و دوست داشتنى و گل سر سبد اجتماع مى بینند، و به همین دلیل توقع فراوان بى دلیلى از مردم دارند، و همین موضوع سرچشمه سرازیر شدن سیل خشم مردم به سوى آنان مى گردد.
بالاترین نعمت ها
امام على علیه السلام فرمودند:
أَجَلُّ النِّعَمِ اَلْعافِیَةُ وَ خَیْرُ مادَامَ فِى الْقَلْبِ اَلْیَقِیْنُ؛
بالاترین نعمت ها، تندرستى و سلامتى، و بهترین چیزى که مى تواند قلب انسان را پر کند، ایمان به خداست.
تحف العقول.
شرح حدیث:
در حقیقت امیرمؤمنان(علیه السلام) انگشت روى بزرگترین نعمت مادى و معنوى گذارده است. سلامت تن نه تنها بزرگترین موهبت الهى است، بلکه سرچشمه همه فعالیت ها و تلاش ها و برکات است، و در میان مواهب معنوى چیزى برتر، و بالاتر از نور یقین و روشنایى ایمان نیست که پرفروغ ترین چراغ راه زندگى و مؤثرترین داروى درمان بیمارى جهل و ذلّت و حقارت و آلودگى است و آرام بخش قلب و جان!
با چه کسانی مشورت نکنم
امام على علیه السلام فرمودند:
لا تُدْخِلَنَّ فِى مَشْوَرَتِکَ بَخِیلا یَعْدِلُ بِکَ عَنِ الْفَضْلِ، وَیَعِدُکَ الْفَقْرَ وَلا جَبَاناً یُضْعِفُکَ عن الاُْموِر، وَلا حَرِیصَاً یُزَّیِّنُ لَکَ الشَّرَهَ بِالْجَوْرِ؛
با افراد بخیل مشورت مکن که تو را از خدمت به خلق خدا باز مى دارند، و از تهیدستى مى ترسانند و با افراد ترسو مشورت مکن که اراده تو را براى انجام کارهاى مهم تضعیف مى کنند و نیز اشخاص حریص را مشاور خود قرار مده که ستمگرى را براى تو زینت مى دهند!
نهج البلاغه، نامه 53.
شرح حدیث:
مشورت از دستورات مهم اسلامى است، ولى به همان اندازه که مشورت با افراد ارزنده، به پیشرفت برنامه هاى صحیح کمک مى کند، مشورت با افرادى که نقاط ضعف روشنى دارند، زیان بخش است; و نتیجه معکوس مى بخشد - به همین دلیل امام(علیه السلام) مؤکداً توصیه مى کند از انتخاب سه دسته به عنوان مشاور مخصوصاً در امور مهم اجتماعى خوددارى شود:
بخیلان، ترسوها، حریص ها، یکى دست انسان را مى گیرد تا بذل و بخشش از مواهب خداداد نکند، و دیگرى اراده او را سست مى کند و سوّمى انسان را براى حرص و ولع بیشتر - تشویق به تجاوز به حقوق دیگران مى نماید.