راه جدای جشنواره فجر از انقلاب!
۲۲ بهمن ۱۳۵۷، مردم ایران به رهبری آیتالله خمینی(ره) انقلابی را به ثمر نشاندند که نهتنها به دنبال سرنگونی یک رژیم ظالم و مستبد بود، بلکه قیامی علیه سازوکارها و ارزشهای فرهنگی سلطنت پهلوی بود که تلاش میکرد فرهنگ جامعه ایران را با فرهنگ غربی منطبق کند. از این رو و پس از پیروزی انقلاب، افزون بر تلاش برای برپایی جمهوری اسلامی و ساختن کشوری مستقل، تلاشها و تدابیری نیز برای ترویج فرهنگ ایرانی و اسلامی آغاز شد، که جشنوارههای فرهنگی در سالگرد انقلاب اسلامی را میتوان از جمله اینگونه تلاشها دانست؛
جشنوارههایی که با پسوند فجر هر ساله با فرارسیدن سالگرد پیروزی انقلاب برگزار میشوند و جشنواره فیلم فجر را میتوان سرآمد آنها دانست؛ جشنوارهای که سیوچهارمین دوره آن هفته گذشته به پایان رسید و تصاویر و خبرهای منتشرشده از آن سؤالی بزرگ در ذهن جامعه به وجود آورده است که آیا جشنواره فیلم فجر در راستای انقلاب اسلامی است؟
تصاویر منتشر شده از بازیگران با پوششهای نامتعارف، حضور پررنگ فیلمهای سیاه، تقلید از رسمهای جشنوارههای خارجی و در انتها نیز اهدای سلیقهای جوایز و بیمهری به فیلمهایی چون بادیگارد، سیانور، دلبری، دختر و…
نشان از دور شدن جشنواره فیلم انقلاب اسلامی از هدفگذاری اولیه خود است؛
*جشنوارهای که قرار بود تحکیمبخش مبانی انقلاب اسلامی در داخل و مبلغ جمهوری اسلامی در فراسوی مرزها باشد، این روزها به ضد خود تبدیل شده است و به ویژه در چند سال اخیر شاهد آن هستیم که با فاصله گرفتن از جامعه، سبک زندگی مغایر با فرهنگ مردم ایران را ترویج میکند یا به بهانه نقد، تصویری زشت از ایران را بر پرده سینما مینشاند و به آنها سیمرغ بلورین میدهد.
البته در این میان نباید از رویشهای سینمای ایران غافل ماند، به شکلی که در جشنواره اخیر جهش در تولید فیلمهای ارزشی را شاهد هستیم تا آنجا که با همه کجسلیقگیها جای انکار و نادیده گرفتن فیلمی، چون ایستاده در غبار حسین مهدویان باقی نمیماند.
رویشهایی که اگرچه دلگرمکننده و مایه مباهات هستند؛ اما نباید مانع از تجدید نظری جدی در برگزاری جشنوارهای متعلق به انقلاب اسلامی شود.
علل شکست کوفیان!
امام علی (علیه السّلام) فرموده اند: ای مردم کوفه!
بدن های شما در کنار هم، امّا افکار و خواسته های شما پراکنده است؛ سخنان ادّعایی شما، سنگ های سخت را می شکند، ولی رفتار سُست شما دشمنان را امیدوار می سازد؛
در خانه هایتان که نشسته اید، ادّعاها و شعارهای تند سر می دهید، امّا در روز نبرد، می گویید ای جنگ، از ما دور شو، و فرار می کنید.
آن کس که از شما یاری خواهد، ذلیل وخوار است، و قلب رها کننده ی شما آسایش ندارد. بهانه های نابخردانه می آورید، چون بدهکاران خواهان مهلت، از من مهلت می طلبید و برای مبارزه سسُتی می کنید.
☝️ بدانید که افراد ضعیف وناتوان هرگز نمی توانند ظلم وستم را دور کنند، و حقّ جز با تلاش و کوشش به دست نمی آید، شما که از خانه ی خود دفاع نمی کنید چگونه از خانه ی دیگران دفاع می نمایید؟
و با کدام امام پس از من به مبارزه خواهید رفت؟
به خدا سوگند! فریب خورده، آن کس که به گفتار شما مغرور شود، کسی که به امید شما به سوی پیروزی رود، با کُند ترین پیکان به میدان آمده است، و کسی که بخواهد دشمن را به وسیله ی شما هدف قرار دهد، با تیری شکسته، تیر اندازی کرده است!
به خدا سوگند! صبح کردم در حالی که گفتار شما را باور ندارم، و به یاری شما امیدوار نیستم، و دشمنان را به وسیله شما تهدید نمی کنم. راستی شما را چه می شود؟
دارویتان چیست؟ و روش درمانتان کدام است؟
مردم شام نیز همانند شمایند؟ آیا سزاوارست شعار دهید و عمل نکنید؟ و فراموشکاری بدون پرهیزکاری داشته، به غیر خدا امیدوار باشید؟
سبک زندگی آقا روح الله
هر ایرانی یک درخت
چرا رهبر معظم انقلاب خود را از حزب الهی ها و اصطلاحا تندروها جدا نمی کنند؟!
طبعاً برخی از مشاورین و دلسوزان ممکن است به رهبری توصیه هایی بکنند مبنی بر اینکه بهتر است به جای اینهمه هواداری از جریان انقلابی و حزب الهی، کمی خود را به ادبیات دیگران نزدیک کنند؛ یا دست کم بپرسند اصلا چه ضرورتی دارد ایشان تا این اندازه از حزب الهی ها دفاع کنند و حتی خود را سپر آنها کنند؟! مثلا بهتر نبود مساله لیست انگلیسی را طرح نمی کردند تا فضا بین حزب اللهی ها و رقیب مورد حمایت اجانب دوقطبی نشود؟! و این اشاره های مداوم مبنی بر رای دادن به لیستی که بسیار محتمل است رای نیاورد، آیا هزینه کردن از اعتبار خودشان نبود؟!
✅آنها که وقایع را صرفاً سیاسی تحلیل می کنند براى این پرسشها پاسخی ندارند و آنها را موضوعاتی برای نقد رهبری می دانند. ولی رهبری فراتر از تحولات کوتاه مدت سیاسی، به اصول و خطوط کلی نظر دارند که انقلاب را در چارچوب خودش حفظ می کند. سیاست بازی و تغییر مواضع براى جلب رای کار سیاست بازان و دیپلمات هاست نه کسی که می گوید: “من انقلابی ام".
✅تاکید معظم له بر اینکه رفتار سیاسی باید برخلاف نظر دشمنان باشد (و در این برهه به معنای رای ندادن به لیست مورد حمایت انگلیس) ممکن است در کوتاه مدت براى ایشان پرهزینه باشد کمااینکه اینروزها شماتت هایی می شنویم که لیست مورد نظر رهبری شکست خورد. اما اصول قطعی انقلاب بواسطه همین تاکیدات حیات شان حفظ می شود نه با عقلانیت محاسبه گر و ابن الوقت بودن.
✅هر انتخاباتی تجربه ای است براى هدایت امت در مسیر تاریخ. ده ها واقعه ی سیاسی دیگر برای ایرانیان رخ خواهد داد که باید از طریق توجه به اصول آنها را پشت سرگذاشت. هرچند که همواره گروهی هستند که توصیه می کنند با کاستن از غلظت انقلابی گری، می توان رای بیشتری کسب کرد؛ ولی دستور این است: قل الحق من ربکم فمن شاء فلیومن و من شاء فلیکفر! (کهف. 29)
رهبر جامعه دینی مکلف به گفتن حق است حالا هرکس میخواهد بپذیرد یا نپذیرد. چرا که: ودوا لو تدهن فیدهنون(قلم. 9) آنها منتظرند تا نرمش نشان دهی ولی تو حق چنین کاری را نداری!
✅به امام راحل هم مدام توصیه می شد که با حمایت از برخی جریانها، جبهه انقلاب را گسترش دهند، ولی ایشان هیچ وقت از چپ ها یا لیبرال ها حمایت نکردند و صراحتا در دعواهای سیاسی جانب حزب الله را گرفتند.
امام_خامنه_ای _من_انقلابی_ام
اف بر سیاسیونی که این فداکاری های رهبری را می بینند ولی همچنان زبان در کام گرفته اند و خود را برای کاسبی های آینده احتکار می کنند.
دریغ بار سفر بست خادم خورشید!
ظهر روز جمعه، پس از حضور در شعبه اخذ رای مستقر در صحن آزادی حرم مطهر رضوی و شرکت در انتخابات پنجمین دوره مجلس خبرگان
رهبری و دهمین دوره مجلس شورای اسلامی، در منزل دچار مشکلات تنفسی شده و در پی آن به بیمارستان امام رضا(ع) منتقل شد و سرانجام در سحرگاه جمعه 14 اسفندماه 1394 دار فانی را وداع گفت.
زندگی نامه
آیت الله عباس واعظ طبسی در بهمن ۱۳۱۴ در خانوادهای روحانی دیده به جهان گشود. مادرش زنی متقی و پرهیزکار بود و پدرش حاج شیخ غلامرضا واعظ طبسی از مشهورترین واعظان عصر و مبلغان اسلامی آن دوره بود که آوازه منبرهای پرشورش در سراسر جهان تشیع پیچیده بود. این خطیب توانا یک سال بعد از تولد فرزند در راه سفر به تهران به قصد برپایی منابر افشاگرانه بر علیه حکومت تازه تاسیس رضاخانی، دار فانی را وداع گفت به گونه ای که به دلالت بسیاری از علمای آن روزگار او را به شهادت رساندند.
آیت الله واعظ طبسی تحصیل دانش را در مشهد آغاز و تا سطح دبیرستان در مدارس جدید ادامه داد، اما شور و اشتیاق تحصیل علوم دینی و علاقه به دروس حوزوی باعث شد که با وجود کسب موفقیت های فراوان، به حوزه روی آورد. وی در حوزه علمیه مشهد از محضر اساتیدی همچون مرحوم ادیب نیشابوری (ادیب ثانی)، حاج آقا مدرس یزدی، حاج شیخ مجتبی قزوینی، حاج شیخ هاشم قزوینی و مراجع عالی قدری همچون آیت الله میلانی کسب فیض کرد.
آیت الله واعظ طبسی در مصاحبه ای که از او در سال ۱۳۶۲ در مجله پیام انقلاب چاپ شده است به خاطرات خود از محضر درس ادیب نیشابوری اشاره می کند و می گوید: «یادم می آید که ماه مبارک رمضان مصادف با تابستان بود، بعد از ظهر ها مثل باران عرق می ریختیم و به تنها چیزی که فکر نمی کردیم گرمای هوا بود. توجهمان به درس بود. مجذوب گفتار ادیب بودیم و ایشان در هر زمینه ای که شروع به تدریس می نمود، ما را علاقه مند به همان رشته می کرد. گاهی اوقات که بحث می کرد و برداشت های جالبی از بعضی مراجع و فقهای بزرگ اسلام و شخصیت های بزرگ علمی به ما معرفی می کرد، ما بیشتر نسبت به درس خواندن مشتاق می شدیم».
شروعی برای مبارزه
سال ۱۳۳۰ در زندگی آیت الله واعظ طبسی اتفاق مهمی افتاد. اتفاقی که مسیر زندگی او را تغییر داد در این سال شهید سید مجتبی نواب صفوی در سفری که به مشهد داشت، با سخنان پر شور خود در مدرسه علمیه نواب، شور و شوقی نو در دل طلاب جوان ایجاد کرد و این سرآغازی بود برای سال ها مبارزه با ظلم و استبداد.
آیت الله واعظ طبسی خود می گوید: «مبارزه علنی بنده وجمع دوستان تقریبا از سال ۱۳۳۵ شروع شد در آن موقع برادرمان جناب آقای خامنه ای(مقام معظم رهبری) در مشهد تشریف نداشتند و شهید هاشمی نژاد هم در قم بودند بنا بر این در آن زمان من تنها بودم و خیلی سخت می گذشت به جهت آن که در حوزه هم افکار خاص ضد مبارزه حاکم بود. بعدها با پیوستن این دو بزرگوار، محور واحدی را در خراسان تشکیل دادیم. دراوایل نشست هایمان از هم جدا بود اما بعدا تصمیم گرفتیم مرکزیتی داشته باشیم و دوستان مشترک به آن جا مراجعه کنند».
آیت الله واعظ طبسی نخستین بار در سال ۱۳۳۹ هنگامی که در سرای محمدیه درباره عدل زمامداران صحبت می کرد، مورد اعتراض ساواک قرار گرفت و با تعطیلی جلسات سخنرانی اش، ممنوع المنبر شد این ممنوعیت البته بیش از هفت ماه به طول نیانجامید و با فشار اقشار مختلف مردم شکسته شد. در همین سال دومین اتفاق مهم در زندگی آیت الله واعظ طبسی رخ داد. او در همین سال با بنیانگذار نهضت اسلامی، مرجع عظیم الشان حضرت امام خمینی(ره) آشنا شد و این آشنایی زمینه یک عمر عشق و دلدادگی را فراهم آورد.
سال ۱۳۴۱ پس از برگزاری رفراندوم فرمایشی محمدرضا پهلوی و به دنبال ایراد چند سخنرانی بر علیه این رفراندوم آیت الله واعظ طبسی دستگیر و به تهران انتقال شد.
چند ماه بعد از قیام پانزده خرداد به عنوان نماینده حوزه علمیه مشهد به محضر حضرت امام خمینی(ره) رسید و به پیشنهاد ایشان در مجلسی با حضور علما و طلاب حوزه علمیه قم به ایراد سخن پرداخت و ابعاد مختلف قیام پانزده خرداد را تشریح کرد. به دنبال این سخنرانی در قم دستگیر و به زندان قزل قلعه تهران منتقل می شود.
آیه الله واعظ طبسی سال ۱۳۴۴ پس از یک سلسله سخنرانی در رفسنجان بار دیگر ممنوع المنبر شد. او در ا ین سال ها با دیگر یاران انقلاب همچون شهید باهنر ، شهید مطهری، شهید بهشتی و … آشنا شد و در سایه راهنمایی های امام خمینی(ره) به همراه دیگر روحانیان مبارز، کوشید زمینه شکل گیری تحولی اساسی در قالب انقلاب اسلامی را فراهم کند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی
با پیروزی نهضت اسلامی در بهمن ۱۳۵۷، امام خمینی(ره) که نسبت به دستگاه مقدس امام رضا(ع) حساسیتی فوق العاده داشتند، در نخستین احکامی که صادر فرمودند، سرپرستی آستان مقدس و ملکوتی ثامن الحجج(ع) را به آیت الله واعظ طبسی سپرده و دو سال بعد با توجه به سوابق وکارنامه درخشان ایشان در مدت زمان سرپرستی و تلاشهای صورت گرفته، حضرت آیت الله واعظ طبسی را طی حکمی درمورخ 15 فروردین ماه 1359 به سمت تولیت آستان قدس رضوی منصوب نمودند. پس از رحلت آن بزرگوار، این حکم از سوى حضرت آیت الله العظمى خامنه اى رهبر معظم انقلاب اسلامى و ولى امر امت اسلام تأیید شد.
حکم رهبر کبیر انقلاب اسلامی(ره) بدین شرح بود:
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای مستطاب حجه الاسلام عباس واعظ طبسی دامت افاضاته
نظر به سابقه ای که جنابعالی در اداره امور آستان مقدس حضرت ثامن الائمه صلوات الله و سلامه علیه و علی آبائه الطاهرین دارید و اعتمادی که در این باره به جنابعالی می باشد به سمت تولیت آن آستانه مقدسه منصوب می شوید تا با کمال جدیت و به طور دقیق از متعلقات آنجا خصوصا کتابخانه و خزینه ومحتویات ضریح مقدس و موقوفات و سایر متعلقات آن آستان مقدس محافظت کامل را بفرمایید و از حیف ومیل و ضیاع اموال جلوگیری نمایید و حضرات خدام محترم با جنابعالی در این امر لازم تشریک مساعی خواهند نمود و آنچه لازم به تذکر است این مطلب می باشد که هیچ یک از نهادهای جمهوری اسلامی مانند جهاد سازندگی وهمچنین وزارت ارشاد ملی و یا اشخاص عادی حق دخالت در موقوفات و سایر متعلقات آستان قدس را ندارد. از خدای تعالی موفقیت را در انجام وظایف الهی مسئلت دارم.
والسلام علیکم ورحمه الله وبرکاته، 18 جمادی الاولی 1400، 15 فروردین ماه 1359، روح الله الموسی الخمینی
آیه الله واعظ طبسی همچنین به افتخار نمایندگی ولی فقیه در استان خراسان و نیز مدیریت عالی حوزه علمیه استان نایل شد. وی همچنین از نخستین پایه گذاران کمیته انقلاب اسلامی و نیز سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در استان خراسان است.
علاوه بر این آیت الله واعظ طبسی در مجلس خبرگان قانون اساسی به نمایندگی از استان خراسان حضور یافته و پس از آن در هر سه دوره مجلس خبرگان رهبری نیز حاضر شد.
آیه الله واعظ طبسی در سال ۱۳۷۵ به حکم مقام معظم رهبری به عضویت مجمع تشخیص مصلحت درآمد تا کماکان درخدمت نظام مقدس اسلامی و اهداف والای آن باشد. این عضویت در سل ۱۳۷۹ تجدید شد. آیه الله واعظ طبسی علاوه بر دارا بودن افتخار خدمت گذاری در بارگاه منور رضوی و عضویت در مجلس خبرگان رهبری و مجمع تشخیص مصلحت نظام، مدیریت عالی حوزه های علمیه خراسان را نیز بر عهده داشت.
پیام تسلیت در پی درگذشت آیتالله واعظ طبسی
پیام تسلیت در پی درگذشت آیتالله واعظ طبسی
در پی درگذشت عالم مجاهد و یار صادق انقلاب آیتالله حاج شیخ عباس واعظ طبسی رحمةاللهعلیه، رهبر معظم انقلاب اسلامی پیام تسلیتی صادر کردند.
متن پیام رهبر معظم انقلاب به شرح زیر است:
بسماللهالرحمنالرحیم
با تأسف و اندوه خبر درگذشت عالم مجاهد و یار صادق انقلاب جناب حجةالاسلام والمسلمین آقای حاج شیخ عباس واعظ طبسی رحمةاللهعلیه را دریافت کردم. ایشان برادری همدل و همزبان برای اینجانب و مریدی صَدیق برای امام راحل و خدمتگزاری پایدار و سختکوش برای انقلاب بودند. از نخستین طلیعههای مبارزات نهضت اسلامی، مشهد مقدس شاهد حضور شجاعانه و اثرگذار این روحانی محترم در عرصههای پرخطر و قبول دشواریهای آن بود و این حضور صریح و صادقانه تا آخرین روزهای مبارزات ملت ایران ادامه یافت.
پس از انقلاب، اعتماد امام بزرگوار به ایشان منشأ کسب افتخار تولیت و خدمت به آستان مبارک رضوی علیهآلافالتحیةوالسلام شد و خدمات بیسابقه به این آستان مقدس با همت و عزم راسخ ایشان شکل گرفت و امید است که توجهات آن حضرت شامل حال این خدمتگزار بااخلاص گردد. موضع انقلابی و وفاداری به آرمانهای نظام اسلامی و مجاهدت در این مسیر دشوار که غالباً بدون تظاهر انجام گرفته است، خود فصل دیگری از زندگی این روحانی عالیقدر است. اکنون با فقدان ایشان اینجانب برادر مهربان و همسنگر دوران غربت و شدت پیش از انقلاب و همکار سختکوش سالهای پس از انقلاب را از دست داده و از خداوند رحیم پاداش شایسته و غفران و رضوان الهی را برای ایشان مسألت میکنم.
به خاندان مکرّم و بازماندگان ایشان بویژه همسر صبور و نیکاندیش و فرزندان محترم صمیمانه تسلیت عرض میکنم و صبر و اجر برای آنان مسألت مینمایم.
سیدعلی خامنهای
۱۴ اسفند ماه ۱۳۹۴
مراسم اقامه نماز بر پیکر آیتالله واعظ طبسی با حضور رهبر انقلاب
حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی، صبح امروز (شنبه) در مراسم تشییع پیکر عالم مجاهد و یار صادق انقلاب آیتالله واعظ طبسی رحمةاللهعلیه در حرم مطهّر رضوی علیهالسلام حضور یافتند. در این مراسم که با حضور مردم قدرشناس، رؤسای قوا و مسئولان لشکری و کشوری برگزار شد، حضرت آیتالله خامنهای بر پیکر آن مرید صَدیق امام راحل و خدمتگزار سختکوش انقلاب اسلامی، نماز اقامه کردند.