سعی دشمن در تخریب و تحریف عاشوراست
مقام معظم رهبری :
((هركاري كه براي انسان ضرر داشته يا باعث وهن دين و مذهب گردد حرام است و مؤمنين بايد از آن اجتناب كنند قمهزني علاوه بر اينكه از عرفي از مظاهر حزن و اندوه محسوب نميشود و سابقهاي در عصر ائمه، عليهمالسلام، و زمانهاي بعد از آن ندارد و تأييدي هم به شكل خاص يا عام از معصوم، علیهالسلام، در مورد آن نرسيده است. در زمان حاضر موجب وهن و بد نام شدن مذهب ميشوددر هيچ حالت جايز نيست))
.
عاشورا به عنوان پرچم و نمادمذهب تشیع همواره مورد طمع و تعرض دشمنان اسلام ناب بوده و هست , و از آنجا که مبارزه با اصل و ریشه آن برای آنها تقریباً غیر ممکن است سعی و تلاششان به سمت و سوی تحریف آن رفته است
تحریف واقعه عاشورا و یا پرداختن سطحی به این واقعه و دور کردن مردم از عمق و هدف قیام امام حسین(علیه السلام ) کاریست که باعث کمتر شدن جلوه عاشورا در سطح جامعه اسلامی و زندگی مسلمانان می شود .
گاهی نیز اعمال و رفتاری از مسلمانان و شیعیان در گوشه و کنار دنیا سر می زند که تبلیغات پررنگ دشمن بر روی آنها علاوه بر نشان دادن چهره واژگونه از دین باعث تخریب اصل قضیه دین و مذهب هم می شود
با یک جستجوی ساده در گوگل برای کلماتی نظیر عاشورا و شیعه با تصاویری مواجه می شویم که بهتر منظور این بحث را روشن می کند
فتوای مقام معظم رهبری در این خصوص و تاکید ایشان بر عدم وهن و بدنام شدن دین چراغ راهی پیشروی مسمانان است ازاین فتوا چنین می توان نتیجه گرفت که علاوه بر
دوری از اعمالی که به چهره دین لطمه می زند و به قولی زبان دشمنان را به بدنامی باز میکند، باید سعی در این باشد که تمامی اعمال و رفتار ما و عزاداریها و شادیهای ما باید به گونه ای باشند که چهره واقعی دین ما را و زیبایی های آن را نشان دهد و به شناخت صحیح دین و مذهب منجر شود .
آذرخشی دیگر از آسمان کربلا
((در دیداری که مقام معظم رهبری با مردم قم داشتند، ایشان به منزل حضرت آیت الله مصباح یزدی نیز تشریف بردند . پس از دیدار و احوال پرسی، مقام معظم رهبری به حضرت آیت الله مصباح فرمودند: من سخنرانیهای شما را که در کتاب «آذرخشی دیگر از آسمان کربلا» جمع آوری شده بود، مطالعه کردم . مباحث آن خیلی عالی بود . این مباحث عالمانه را که از عهده کمتر کسی بر می آید، ادامه دهید.))
.
این کتاب در واقع دوازده سخنرانی استاد مصباح یزدی در حسینیه شهدای قم است که توسط مؤسّسه آموزشی ـ پژوهشی امام خمینی(ره) در سال 1380، در 239 صفحه به زیور طبع آراسته شده است.
این کتاب از دوازده سخنرانی استاد مصباح یزدی فراهم آمده است که در محرّم 1421 قمری در حسینیه شهدای قم ایراد گردیده است. این کتاب در سال 1380 شمسی برای اوّلین بار منتشر و در همان سال، پنج بار تجدید چاپ شده است.
این کتاب (سخنرانی ها) بیشتر ناظر به شبهات و تهاجمات آشکار و پنهان اعتقادی، فرهنگی و سیاسی دشمنان است که سخنران محترم با درس آموزی و عبرت گیری از حادثه تلخ کربلا، مسائل جاری فرهنگی، اجتماعی و سیاسی را نیز مورد تحلیل و نقد قرار داده است.
عناوین اصلی این مجموعه، عبارت است از:
ـ شبهاتی پیرامون عاشورا و بزرگداشت آن.
ـ زمینه های قیام عاشورا
ـ هدف قیام عاشورا
ـ امر به معروف و نهی از منکر
ـ وظایف حکومت و مردم در شرایط حاضر
به دلیل اهمیت موضوعات مطرح شده در این کتاب به برخی از مطالب آن اشاره می کنیم:
ـ چرا باید به یاد وقایع عاشورا عزاداری کرد؟
ـ نقش عاشورا در بقای اسلام.
ـ قداست و تحریف ناپذیری قیام عاشورا.
ـ زمینه های اجتماعی انحراف جامعه.
ـ تشابه جامعه ما با زمان امام حسین علیه السلام . ـ هدف امام علی علیه السلام ارائه الگوی حکومت اسلامی.
ـ روش های به کارگیری عوامل انحراف جامعه از سوی معاویه.
ـ فعالیّت مخفیانه امام حسین علیه السلام در زمان معاویه.
ـ علل انفعال جامعه در برابر فعالیت های معاویه.
ـ اصلاح مفاسد، هدف اصلی قیام امام حسین علیه السلام .
ـ اصلاح از دیدگاه منافقان و اصلاح مطلوب.
ـ وظیفه مسلمانان در برابر منکرات. ـ مقابله با تهاجم فرهنگی.
ـ ایجاد تشکّل های اسلامی برای انجام فعالیّت های اجتماعی.
ـ امر به معروف و نهی از منکر در قرآن.
کربلا ، صحرایی به وسعت همه تاریخ
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
الم - أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ؟
آيا مردم پنداشتند كه تا گفتند ايمان آورديم رها مى شوند و مورد آزمايش قرار نمى گيرند؟؟ سوره عنکبوت آیه (2)
.
سید مرتضی آوینی :
صحرای بلا به وسعت تاریخ است و كار به یك یا لیتنی كنت معكم ختم نمی شود
. اگر مرد میدان صداقتی ، نیك در خویش بنگر كه تو را نیز با مرگ انسی این گونه هست یا خیر! اگر هست كه هیچ ، تو نیز از قبله داران دایره طوافی ، و اگر نه … دیگر به جای آنكه با زبان «زیارت عاشورا» بخوانی ، در خیل اصحاب آخرالزمانی حسین با دل به زیارت عاشورا برو…كه اگر با مرگ انس نگیری ، خوف ، راهِ تو را خواهد زد و امام را در صحرای بلا رها خواهی كرد.
عالم همه در طواف عشق است و دایره دار این طواف حسین (ع) است .
شب هر چه در خویش عمیق ترمی شود، اختران را نیز جلوه ای بیشتر می بخشد و این ، سرالاسرار شب زنده داران است . اگر ناشئه لیل نباشد، رنج عظیم روز را چگونه تاب آوریم ؟
عاشورا ، تجلی بیعتِ با ولایت
عاشورا فقط یک روز و صرفاً یک واقعه نیست
عاشورا یک مکتب است مکتب تعهد و پایمردی و ایستادگی
عاشورا یک فرهنگ است فرهنگ ایثار و شجاعت و شهامت
عاشورا یک بستر است بستری برای احیای اسلام ناب
عاشورا تجلی همه اسلام است و همه اسلام در بیعت با امامت و ولایت است
بیعت و اطاعت و تسلیم در برابر امام زمان تا پای جان
آنانکه در عاشورا در کنار امامشان ایستادگی کردند نمنونه ای بودند از انسانهای ولایتمدار در طول تاریخ
همانان که در شب عاشورا بر بیعت خود صحه گذاردند و عهد بستند که عهد نشکنند و ولی زمان را تنها نگذارند
همانطور که شب عاشورا امام ، یارانش را جمع کرد و انان باردیگر بر بیعت خود تاکید کردند هرکسی را هم عاشورایی و شب عاشورایی که باید درآن با امام خود عهد ببندد و در روز عاشورا تاپای جان پای عهدوقرار و بیعت خود بماند
کاری که مردان و شهیدان راه حق در طول تاریخ کرده اند و از این به بعد هم خواهند کرد و این است سر جاری و زنده بودن کربلا در طول تاریخ
کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا
عاشورا محصول لغزشِ خواصِ طرفدار ِ حق!
مقام معظم رهبری ( 75.03.20)
وقتی خواصِ طرفدارِ حق، یا اكثریت قاطعشان، در یك جامعه، چنان تغییر ماهیت میدهند كه فقط دنیای خودشان برایشان اهمیت پیدا میكند؛ وقتی از ترس جان، از ترس تحلیل و تقلیل مال، از ترس حذف مقام و پست، از ترس منفور شدن و از ترس تنها ماندن، حاضر میشوند حاكمیت باطل را قبول كنند و در مقابل باطل نمیایستند و از حق طرفداری نمیكنند و جانشان را به خطر نمیاندازند؛ آنگاه در جهان اسلام فاجعه با شهادت حسین بن علی علیهالسّلام- با آن وضع- آغاز میشود. حكومت به بنی امیّه و شاخهی «مروانی» و بعد به بنی عبّاس و آخرش هم به سلسلهی سلاطین در دنیای اسلام، تا امروز میرسد!
امروز به دنیای اسلام و به كشورهای مختلف اسلامی و سرزمینی كه خانهی خدا و مدینة النّبی در آن قرار دارد، نگاه كنید و ببینید چه فُسّاق و فُجّاری در رأس قدرت و حكومتند! بقیهی سرزمینها را نیز با آن سرزمین قیاس كنید. لذا، شما در زیارت عاشورا میگویید: «اللّهُمَّ الْعَنْ اوّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ.» در درجهی اوّل، گذارندگان خشت اوّل را لعنت میكنیم، كه حق هم همین است.
.
دورانِ لغزشِ خواصِ طرفدارِ حق، حدوداً هفت، هشت سال پس از رحلت پیغمبر شروع شد. (به مسألهی خلافت، اصلًا كار ندارم. مسألهی خلافت، جدا از جریان بسیار خطرناكی است كه میخواهم به آن بپردازم.) قضایا، كمتر از یك دهه پس از رحلت پیغمبر شروع شد. ابتدا سابقهداران اسلام- اعم از صحابه و یاران و كسانی كه در جنگهای زمان پیغمبر شركت كرده بودند- از امتیازات برخوردار شدند، كه بهرهمندیِ مالیِ بیشتر از بیتالمال، یكی از آن امتیازات بود. چنین عنوان شده بود كه تساوی آنها با سایرین درست نیست و نمیتوان آنها را با دیگران یكسان دانست! این، خشتِ اوّل بود. …
فلسفه ی قیام عاشورا
فلسفه ی قیام عاشورا
در زیارتی از زیارتهای امام حسین علیه السلام که در روز اربعین خوانده می شود، جمله یی بسیار پُرمعنا وجود دارد و آن، این است: «و بذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک من الجهالة» فلسفه ی فداکاری حسین بن علی علیه السلام در این جمله گنجانده شده است. زایر به خدای متعال عرض می کند که این بنده ی تو- این حسین تو - خون خود را نثار کرد، تا مردم را از جهالت نجات بدهد. «و حیرة الضّلالة»؛ مردم را از سرگردانی و حیرتی که در گمراهی است، نجات بدهد. ببینید، این جمله چه قدر پُر مغز و دارای چه مفهوم مترقی و پیشرفته یی است.
مسأله این است که بشریت همیشه دستخوش شیطنت شیطانهاست. همیشه شیطانهای بزرگ و کوچک، برای تأمین هدفهای خود، انسانها و توده های مردم و ملتها را قربانی می کنند. درتاریخ گذشته هم این را خوانده اید و شرح حال سلاطین جابر و ستمگر و رفتار آنها با ملتها و وضع امروز دنیا و روش قدرتهای بزرگ را دیده اید. بشر دستخوش اغوا و خدعه ی شیطانها قرار می گیرد. باید به بشر کمک کرد، باید به بندگان خدا مدد رساند، تا بتوانند خود را از جهالت نجات بدهند و از سرگردانی و گمراهی خلاص بشوند.
چه کسی می تواند این دست نجات را به سوی بشریت دراز کند؟ آن کسانی که چسبیده ی به مطامع و هوسها و شهوات باشند، نمی توانند؛ چون خودشان گمراهند. آن کسانی که اسیر خودخواهیها و منیّتها باشند، نمی توانند بشر را نجات بدهند؛ باید کسی پیدا بشود وخودشان را نجات بدهد؛ یا لطف خدا به سراغ آنها بیاید، تا اراده ی آنها قوی بشود و بتوانند خودشان را رها کنند. آن کسی می تواند بشر را نجات بدهد که دارای گذشت باشد؛ بتواند ایثارکند و از شهوات بگذرد؛ ازمنیّت و خودپرستی و خودخواهی و حرص و هوی و حسد بخل و بقیه ی گرفتاریهایی که معمولاً انسان دارد، بیرون بیاید، تا بتواند شمعی فرا راه بشر روشن کند.
منبع : شخصیت و سیره ی معصومین(علیهم السلام)در نگاه رهبر انقلاب اسلامی(جلد 5)
امروزه کار واجب چیست؟
امروزه کار واجب چیست؟
همان طور که او فرمود، مبارزه ی با دستگاهی که منشأ فساد بود. «ارید ان امر بالمعروف و انهی عن المنکر و اسیر بسیرة جدّی». یا آن چنان که در خطبه ی دیگر در بین راه فرمود: « انّ رسول الله (صلّی الله علیه و اله ) قد قال فی حیاته من رأی سلطاناً جائراً مستحلا لحرم الله، ناکثاً لعهد الله مخالفا لسنّة رسول الله یعمل فی عباد الله بالاثم و العدوان ثم لم یغیّر بقول و لا فعل کان حقیقاً علی الله ان یدخله مدخله »یعنی اغاره، یا تغییر نسبت به سلطان ظلم و جور، قدرتی که فساد می پراکند و دستگاهی که انسانها را به سمت نابودی و فنا ی مادی و معنوی می کشاند.
این، آن حرکت حسین بن علی علیه السلام است که البته آن را مصداق امر به معروف و نهی از منکر هم دانسته اند؛ که در باب گرایش به تکلیف امر به معروف و نهی از منکر، باید به این نکات هم توجه بشود. لذاست که برای تکلیف اهمّ، حرکت می کند و تکالیف دیگر را لو مهم، فدای این تکلیف اهمّ می کند. تشخیص می دهد که امروز، کار واجب چیست.
منبع : شخصیت و سیره ی معصومین(علیهم السلام)در نگاه رهبر انقلاب اسلامی(جلد 5)
امروز ما حق نداریم در شناخت دشمن و حرکت لازم اشتباه کنیم
امروز ما حق نداریم در شناخت دشمن و حرکت لازم اشتباه کنیم
هر زمانی یک حرکت برای جامعه ی اسلامی، متعیّن است؛ یک دشمن و یک جبهه ی خصم، جهان اسلام و اسلام و مسلمین را تهدید می کند. آن را باید شناخت. اگر در شناخت دشمن اشتباه کردیم و در جهتی که اسلام و مسلمین، از آن خسارت می بینند و به آنها حمله می شود، دچار اشتباه شدیم، خسارتی که پیدا خواهد شد، جبران ناپذیر است؛ فرصتهای بزرگ از دست می رود! و امروز ما در دنیای اسلام و مکلّفیم که همین هوشیاری و توجه و دشمن شناسی و تکلیف شناسی را به اعلا درجه ی ممکن، برای ملت اسلام - و ملت خودمان تدارک ببینیم.
امروز با توجه به تشکیل حکومت اسلامی و برافراشته شدن پرچم اسلام - چیزی که در طول تاریخ اسلام بعد از صدر اول تا امروز، سابقه ندارد - یک چنین امکانی در اختیار مسلمانهاست؛ ما امروز دیگر حق نداریم در شناخت دشمن اشتباه بکنیم، درآگاهی نسبت به جهت و حمله ی تهاجم دچار اشتباه بشویم.
لذا ازاول پیروزی انقلاب تا امروز، همه ی تلاش امام بزرگوارمان و دیگر کسانی که در راه آن بزرگوار حرکت کردند-علی اختلاف مراتبهم و بر حسب امکان و توانایی و بینششان -این بوده است که معلوم بشود در دنیای امروز برای مسلمانها، برای جامعه ی اسلامی در ایران و برای پایه های عدل وحقّ، چه تهدیدی از همه!بالاتر و چه دشمنی از همه خطرناکتر است!
امروز هم مثل تمام این سالهای متمادی، دشمنی اساسی و حمله ی بزرگ و خطر بنیان کن، از سوی سلطه ی جهانی - سلطه ی کفر و استکبار عالمی - است!این بزرگترین خطری است که اسلام و مسلمین را تهدید می کند. درست است که ضعفهای درونی یک جامعه، زمینه ساز حمله ی دشمن است؛ اما همین ضعفها را هم دشمن با ابزارها و امکانات خود، بریک جامعه ی سالم تحمیل می کند. نباید دچار اشتباه بشویم. امروز جهت حرکت جامعه ی اسلامی، باید همان جهت ضد استکباری و ضد سلطه ی جهانی -که متأسفانه پنجه بر همه ی دنیای اسلام افکنده است - باشد.
منبع : شخصیت و سیره ی معصومین(علیهم السلام)در نگاه رهبر انقلاب اسلامی(جلد 5)
اهمیت شناخت وظیفه اساسی در قوام و حیات جامعه
اهمیت شناخت وظیفه اساسی در قوام و حیات جامعه
امروز هم ممکن است ما دچار آن بشویم و آنچه را که مهم است، با چیز کم اهمیّت تر اشتباه بکنیم. باید وظیفه ی اساسی را که قوام و حیات جامعه به آن است، پیدا کرد.
یک روز مبارزات ضد استعماری و ضد استبدادی و ضد دستگاه کفر و طاغوت در همین کشور ما مطرح بود، ولی بعضیها هم این تکلیف را تشخیص نمی دادند؛ به کارهای دیگر چسبیده بودند. احیاناً اگر کسی تدریسی، یا تألیفی داشت، اگر یک حوزه کوچک تبلیغی داشت، اگر هدایت جمع محدودی از مردم در کارهای دینی بر عهده او بود، فکر می کرد که اگر به آن مبارزه بپردازد، این کارها معطل خواهد ماند! مبارزه ی به آن عظمت و به آن اهمیت را ترک می کرد، برای این که از این کارها باز نماند؛ در شناختن آنچه لازم، آنچه مهم یا اهمّ است، اشتباه می کرد.
حسین بن علی علیه السلام در بیانات خود فهماند که برای دنیای اسلام در چنین شرایطی، مبارزه ی با اصل قدرت طاغوتی و اقدام برای نجات انسانها از سلطه ی شیطانی و اهریمنی آن قدرت، واجبترین کارهاست. بدیهی است که حسین بن علی علیه السلام، وقتی در مدینه می ماند، احکام الهی را در میان مردم خود تبلیغ و معارف اهل بیت را بیان می کرد، عده یی را پرورش می داد؛ ولی وقتی برای حادثه یی مثل حرکت به سمت عراق، حرکت کرد، از همه ی این کارها باز می ماند، نمی توانست نماز مردم را به آنها تعلیم بدهد، نمی توانست احادیث پیغمبر را به مردم بگوید. حوزه ی درس و بیان معارف او تعطیل می شد و کمک به ایتام و مستمندان و فقرا - که آن حضرت در مدینه به آنها کمک می کرد - همه می ماند!
اینها هرکدام وظیفه یی بود که آن حضرت انجام می داد. همه ی این وظایف، فدای وظیفه ی مهمتر! حتی آن چنان که در زبان همه ی مبلغین و گویندگان هست، حج بیت الله هم در اوان خود و در هنگامی که مردم برای حج می آیند، فدای آن تکلیف بالاتر! آن تکلیف چیست؟
منبع:شخصیت و سیره ی معصومین(علیهم السلام)در نگاه رهبر انقلاب اسلامی(جلد 5)
تشخیص وظیفه اصلی از وظایف گوناگون
تشخیص وظیفه اصلی از وظایف گوناگون
در قضیه ی حرکت عاشورا، نکات بسیار زیادی است که اگر دنیای اسلام و متفکرین جهان اسلام درباره ی این مسأله، از ابعاد مختلف بررسی بکنند، دراین حادثه و آنچه که این حادثه را احاطه کرده است - از مقدّمات و مؤخّرات - راههای زندگی اسلامی و تکلیف نسلهای مسلمان در شرایط مختلف، معلوم خواهد شد.
یکی از این درسها، این نکته ی مهم است که حسین بن علی (علیه الصّلاة و السّلام ) در یک فصل بسیار حسّاس تاریخ اسلام، وظیفه ی اصلی را از وظایف گوناگون و دارای مراتب مختلف اهمیت، تشخیص داد و این وظیفه را انجام داد؛ در شناخت آن چیزی که آن روز دنیای اسلام به آن احتیاج داشت، دچار توهم و اشتباه نشد. و این یکی از آن نقاط آسیب پذیر در زندگی مسلمین و در دورانهای مختلف است؛ یعنی این که آحاد ملت و راهنمایان آنها و برجستگان دنیای اسلام، در یک برهه از زمان، وظیفه ی اصلی را اشتباه کنند، ندانند که چه چیزی لازم است و باید به آن پرداخت و کارهای دیگر را - اگر لازم شد - فدای آن کرد، و چه چیزی فرعی و درجه ی دوم است، و هر حرکت و هر کاری را باید به قدر خود آن اهمیّت داد و برای آن تلاش کرد.
در همان زمان حرکت اباعبدالله علیه السلام، کسانی بودند که اگر در باب این قضیه، با آنها صحبت می شد - که باید قیام کنیم - و می فهمیدند که این کار به دنبال خود، مشکلات و دردسرهایی را دارد، به تکالیف درجه ی دو، می چسبیدند! کما این که دیدیم عده یی هم همین کار را کردند. در میان آن کسانی که با امام حسین علیه السلام نیامدند و حرکت نکردند، آدمهای مؤمن و متعهّد و جود داشت؛ این جور نبود که همه، اهل دنیا باشند.
آن روز در بین سران و برگزیدگان دنیای اسلام، آدمهای مؤمن و کسانی که مایل بودند بر طبق وظیفه عمل بکنند، بودند و تکلیف را نمی فهمیدند؛ وضعیت زمان را تشخیص نمی دادند، دشمن اصلی را نمی شناختند، کار اصلی و محوری را با کارهای درجه ی دو و درجه ی سه، اشتباه می کردند! و این همیشه یکی از آن ابتلائات بزرگ دنیای اسلام بوده است.
منبع : شخصیت و سیره ی معصومین(علیهم السلام)در نگاه رهبر انقلاب اسلامی(جلد 5)