کوتاه اما زیبا
18 اسفند 1394
یکی نزد حکیمی آمد و گفت :
خبر داری فلانی درباره ات چه قدر غیبت و بدگویی کرده ؟؟؟
حکیم با تبسم گفت :
او تیری را بسویم پرتاب کرد که به من نرسید …
تو چرا آن تیر را از زمین برداشتی و در قلبم فرو کردی ؟؟؟
یادمان نرود هیچوقت سبب نقل کینه ها و دشمنیها نباشیم …