رضاشاه : دیکتاتوری مزدور، خائن و ترسو!
سوم شهریور :سالروز فرار رضا شاه از ایران .
توصیف سفیر آمریکا از رضا شاه در ایران :
«پسر بيسواد يك روستايي بيسواد»، مردي كه «تنها مقدار ناچيزي با توحش فاصله دارد»
این خصلت حکومتهای دیکتاتوری است که تمام هیمنه و ترس آوری و قدرت گریشان برای مردم مظلوم کشورشان است و خود در پیش اربابانشان پست و زبون و ترسو هستند و اراده ای از خود ندارند
همانند خاندان پهلوی و رضاشاه که مهره ای سرسپرده و بی اراده بود ، توسط انگلیسیها به سلطنت نشست و پس از پایان تاریخ مصرفش به راحتی فراری داده شد .
ادعای وجود ارتشی مقتدر ازسوی رضاخان آنقدر توخالی بود که ظرف 48 ساعت تمام تاروپود آن در هم ریخت و کشور به اشغال متفقین در آمد.
شاید سالهای سال از اینروز به عنوان سالروز تبعید رضاشاه توسط انگلستان نامبرده شده ولی مقامات انگلستان نیز به این مسئله اشاره کردند و گفتند که رضاخان را خود ما آوردیم و خود ما نیز بردیم ودر حقیقت فرار کرد
این مسئله چند نکته را در بر دارد :
1. رضاخان از کشور تبعید نشد، بلکه با رضایت خود از کشور فرار کرد.
2. فرار رضاخان از ایران علاوه بر اینکه وی را از خطر محاکمه در کشور می رهانید، از افشای بسیاری از اقدامات پنهان انگلستان در ایران نیز جلوگیری می نمود و برای همین مقامات انگلیسی در ایران مقدمات، مقصد و خرج سفر وی را فراهم کردند.
3. مرور خاطرات افرادی که شاهد هراس و دستپاچگی رضاخان در هنگام مواجهه با حمله کشور خارجی بودند، کمک بسیاری در فرو ریختن هیمنه و اقتداری که برخی می خواهند برای وی بسازند می کند. تلاش های چندین باره رضاخان برای فرار از کشور، نمایانگر روحیه ضعیف و زبون و شخصیت بزدل و ترسوی رضاخان است.
4. با خروج رضاخان از ایران تمام اموالی که وی از مردم غصب مرده بود به پسرش منتقل شد در حالی که اگر در کشور می ماند و محاکمه می شد تمامی این اموال می بایست به مردم بازگردانده می شد.