بيت المقدس به روایت فرمانده عراقی
بيت المقدس به روایت فرمانده عراقی
اطلاعاتي كه از اسراي عراقي درباره جنگ تحميلي به دست آمده به روشن شدن جريانات و حوادثي كه در خلال اين جنگ اتفاق افتاده كمك شاياني كرده است. ضمن اينكه بررسي عملياتهاي رزمندگان اسلام از زبان دشمن، خالي از لطف نخواهد بود.
متن زير گزارش يكي از فرماندهان اسير عراقي درباره عمليات بيتالمقدس است كه با حذف بخشهايي از آن كه شامل جزئيات گسترش يگانهاي دشمن در منطقه و عكس العمل سپاه سوم در برابر عمليات ميباشد، ارائه شده است.
آمادگي عراق
پس از عمليات فتح المبين در منطقه شوش و دزفول، عراق متحمل شكست نظامي بزرگي شد؛ بنابراين، به فكر حمله آينده و قريب الوقوع نيروهاي اسلام در جنوب و منطقه اهواز و خرمشهر افتاد و اقدامات سريع و گسترده اي را براي تمركز و بسيج نيرو و نيز تهيه طرح هاي پدافندي انجام داد تا حمله نيروهاي اسلام را به شكست كشانده و انتقام عمليات فتح المبين را بگيرد. اطلاعات موجود نزد فرماندهي عراق و عكس هاي هوايي ، فعاليت هاي شناسايي گروههاي گشتي، بالگردها، استراق سمع و افسران اطلاعاتي كه مأمور به شناسايي نيروهاي ايران بودند، حاكي از آن بود كه نيروهاي اسلام قصد انجام عمليات عبور از رود كارون در منطقه پل هالوب و منطقه كوت العبيد (طاهري) را دارند.
پيش بيني عراق از حمله نيروهاي ايران
عراق طرح تك نيروهاي اسلام را به شرح زير پيش بيني كرده بود:
الف) تك و عبور از رود كارون با فلش اصلي در منطقه كوت العبيد و پل هالوب و پيشروي بسمت جاده اهواز - خرمشهر و انهدام نيروي مستقر در غرب كارون؛
ب) حمله با فلش فرعي به منطقه اهواز از محور پادگان حميد (منطقه لشكر )؛
ج) حمله با فلش فرعي ديگر در منطقه هويزه (منطقه لشكر )؛
د) بعد از كسب موفقيت در اين عمليات، عبور از منطقه كوت شيخ به سمت خرمشهر.
طرح پدافندي عراق
فرماندهي نيروهاي مسلح دستور تقويت نيروهاي خرمشهر را صادر كرد و به دنبال اين دستور يگانهايي از سپاه در شمال و سپاه در منطقه مياني و نيز سپاه به زير امر سپاهكه مسئوليت منطقه جنوبي را داشتند در آمدند. هم چنين، صدام شخصاً دستوراتي به اين مضمون صادر كرد:« دفاع از خرمشهر همانند دفاع از بغداد و بصره بوده و خرمشهر تكيه گاه بصره به شمار مي رود بنابراين، بايد پيروزي در نبرد آينده را با هر قيمتي به دست آورد و نيروهاي ايراني را منهدم نمود ». هم چنين، فرماندهان به كليه نيروها تاكيد كردند كه اين آخرين نبرد است و بايد در اين عمليات مقاومت كنند تا جنگ پايان پذيرد.
گسترش نيروهاي عراق
الف) لشكر پياده از شهر خرمشهر تا روستاي گصبه واقع بر رود كارون) داخل) را پدافند مي كرد.
ب) لشكر زرهي به دليل تحركي كه داشت در غرب جاده اهواز - خرمشهر جلوي منطقه احتمالي عبور نيروهاي اسلام مستقر و يگان هاي زرهي، مكانيزه و پياده را زير امر او قرار داده بودند.
ج) لشكر مكانيزه از منطقه اهواز در محل زير آب برده شده طاهري و پادگان حميد و ساختمان هاي مسكوني پدافندكردند.
د) لشكر زرهي در هويزه تا هور هويزه پدافند مي كرد كه چند تيپ پياده به او مأمور و در خط پدافندي اول مستقر شدند.
ه) لشكر زرهي مستقر در جفير به عنوان احتياط عمومي لشكر مكانيزه و لشكر زرهي براي انهدام و مقابله با هرگونه رخنه در مواضع دو لشكر ياد شده تعيين گرديد.
و) لشكر زرهي (منهاي تيپ زرهي) به اضافه تيپ مكانيزه احتياط لشكر زرهي قرار داده شدند؛
ز) تيپ پياده لشكر با واحدهاي پياده مستقر در شلمچه به عنوان احتياط خرمشهر زير امر لشكر قرار گرفتند؛
ح) لشكر پياده به عنوان احتياط عمومي سپاه زير امر سپاه سوم قرار گرفت؛
ط) بعد از عبور نيروهاي اسلام، تيپ نيروي مخصوص زير امر سپاه سوم .
ي ) تيپ زرهي نيز زير امر سپاه سوم قرار گرفت؛
به كليه يگان ها دستور داده شد براي جلوگيري از غافلگيري، هوشياري و آمادگي خود را حفظ كنند.
نيروهايي كه مأمور پاتك بودند بايستي در كليه مناطق لشكر به طور مداوم براي بهتر انجام دادن مأموريت محوله تمرين مي كردند.
آغاز عمليات توسط نيروهاي ايران
در نخستين لحظات روز 10/02/1361 نيروهاي اسلام حمله اي كه انتظار آن مي رفت از محور به شرح زير بر سپاه سوم انجام دادند:
الف) نيروهاي اسلام با تلاش اصلي از منطقه طاهري، با عبور از رود كارون، نيروهاي تاخيري را پشت سر گذاشته و توانستند به جاده اهواز - خرمشهر برسند؛
ب) حمله با تلاش پشتيباني فرعي به جبهه لشكر مكانيزه در منطقه اهواز كه نيروهاي اسلام توانستند مواضع جلويي اين منطقه را منهدم كنند، ولي به دليل مقاومت شديد نتوانستند به عمق مواضع رخنه كنند؛ و
ج) حمله با تلاش فرعي به جبهه لشكر زرهي در منطقه هويزه كه نيروهاي اسلام در اين منطقه نيز نتوانستند به عمق مواضع رخنه كنند و فقط توانستند نيروهاي خط مقدم را عقب برانند.
) تجزيه و تحليل عراق از وضعيت جبهه ها و اتخاذ تصميمات لازم
عراق وضعيت جبهه را مورد تجزيه و تحليل قرار داده و تصميمات نظامي سريعي اتخاذ مي كند. بعد از پيشروي خوب و مؤثر نيروهاي اسلام به سمت مرزهاي بين المللي و راندن كليه نيروهاي عراقي و تمركز اغلب نيروهاي اسلام در سمت چپ جاده اهواز - خرمشهر موارد زير براي فرماندهي عراق نمايان شد.
الف) چنانچه نيروها به پيشروي خود از خاكريزهاي مرزي ادامه دهند به تنومه در بصره و نشوه خواهند رسيد و اين به اين معني است كه كليه پل هاي شط العرب را به تصرف خود در آورده است.
ب) به اين ترتيب نيروهاي اسلام با پيشروي در پشت لشكر مكانيزه، لشكرزرهي و لشكرزرهي آنها را محاصره و اسير نموده و سرانجام سپاه منهدم مي شود.
ج) نيروهاي مستقر در خرمشهر نيز بدون درگيري به محاصره و اسارت در خواهند آمد.
بنابراين، فرماندهي عراق تصميمات زير را اتخاذ كرد:
الف) عقب كشيدن لشكر زرهي از محور نشوه به عراق و تخليه و انهدام شهر هويزه با مواد منفجره؛
ب) عقب كشيدن لشكر به شلمچه؛
ج) انتقال لشكر به منطقه كتيبان؛
د) كليه لشكرهاي مزبور پس از انتقال به عقب براي مقابله با تعرض هاي احتمالي دشمن به پل هاي شط العرب آماده باشند.
ه) افزايش نيروها و اصلاح موضع پدافندي در منطقه خرمشهر به سمت نيروهاي اسلام كه البته لازم است يادآوري شود خرمشهر در برابر نيروهاي اسلام به صورت نعل اسبي قرار داشت و تصميم گرفته شده بود كه كليه نيروها شهر را تخليه و به مرزهاي بين المللي انتقال يابند.
و) صدام شخصاً تصميم گرفت نبرد در داخل خرمشهر به هر قيمتي كه تمام شود انجام گيرد.
طرح دفاعي عراق از شهر خرمشهر پس از عبور نيروهاي ايران
تنها هدف فرماندهي نيروهاي مسلح عراق حفظ و نگه داري خرمشهر به هر قيمت ممكن بود، به طوري كه در اين مورد رهنمودهايي از شخص صدام صادر شد. وي هم چنين، معاون خود عزت الدوري و بعضي از اعضاي فرماندهي كشوري را براي بررسي وضعيت و آگاهي از نظرات آنان درباره نبرد آينده خرمشهر، به سپاه سوم اعزام كرد و به اين موضوع به دليل وجود نيروهاي عراقي در داخل خرمشهر كه امكان محاصره آنها وجود داشت اهميت داده شد و بهترين روش مقابله با وضعيت موجود تشخيص داده شد و هيچ كس جرآت دادن پيشنهاد عقب كشيدن نيروها را نداشت.
فرماندهي عراق به رسته مهندسي دستور داده بود پل مهندسي از نوع پي ام پي بر اروند رود در فاصله دو كيلومتري شمال جزيره ام الرصاص احداث كنند، اين پل كه آمادگي هاي نصب آن از قبل انجام شده بود در اثناي عمليات طاهري نصب گرديد.
طرح دفاعي فرماندهي عراق از خرمشهر به شرح زير بوده است:
الف) لشكر پياده مسئوليت اداره عمليات را به عهده داشت؛
ب) سرهنگ احمد زيدان فرمانده تيپ مسئول هماهنگي واحدهاي زير امر لشكر در خرمشهر بود؛
ج) تيپ براي مقابله با رخنه هاي احتمالي در جبهه، احتياط لشكر و در خرمشهر مستقر بود (اين تيپ احتياط محلي و مستقيم خرمشهر به شمار رفته و به محض صدور دستور لشكر وارد عمل مي شد)؛
د) شهر به وسيله نيروهاي اضافي تقويت شد؛
ه) جبهه يگانها به سمت رود كارون بود و سپس به سمت اهواز قرار داده شدند، اما بعضي از واحدها براي مقابله با عبور احتمالي (با تلاش فرعي) نيروهاي اسلام در فاصله اي نزديك رود كارون هم چنان باقي ماندند؛
و) ذخيره كردن مهمات به مقدار زياد؛
ز) تقويت واحدهاي توپخانه؛
ح) مأمور كردن تيپ پياده به لشكر ؛
ط) فرماندهي كل نيروهاي مسلح عراق لشكر پياده را براي بهره گيري در صورت نياز زير امر سپاه سوم قرار داد؛و
ي) تيپ نيرو مخصوص نيز به سپاه سوم مأمور شد.
خلا صه طرح پدافندي عراق از خرمشهر
الف) مقاومت و پايداري در سنگر تا آخرين گلوله و نفر دنبال شود؛
ب) به محض ايجاد رخنه در يكي از مواضع، تيپ نيروي مخصوص موظف بود فوراً با آن مقابله كند.
چنانچه رخنه گسترده بود و تيپ نيروي مخصوص قادر به مقابله با آن نبود به ترتيب لشكر و سپاه نيروي احتياط خود را وارد عمل مي كردند.
طرح تك و باز پس گيري خرمشهر توسط نيروهاي ايران در03/01/1361
خلاصه طرح تك نيروهاي اسلام به شرح زير است:
الف) رخنه و پيشروي به وسيله دو ستون در جبهه نيروهاي عراقي در شمال نهر عرايض كه ستون نخست: ستوني به سمت شط العرب و ستون دوم: ستوني به سمت نيروهاي مستقر در نزديك جاده اهواز - خرمشهر براي محاصره آنها بود؛
ب) نگهداري منطقه متصرفي بعد از موفقيت رخنه با تكيه بر نهر عرايض به عنوان يك مانع اصلي و قوي تا از شكستن محاصره توسط نيروي مستقر در شهر جلوگيري به عمل آيد؛
ج) نيرويي به سمت راست نهر عرايض، براي تنگ كردن حلقه محاصره و وادار كردن آنان به تسليم شدن، پيشروي نمايد؛
د) نيرويي به غرب نهر عرايض براي پدافند به سمت شلمچه اعزام بشود تا از رسيدن نيروهاي كمكي سپاه براي محاصره شهر جلوگيري به عمل آيد.
تك نيروهاي ايران در روز03/01/1361
الف) در ساعت :13روز03/01/1361، نيروهاي اسلام تك سريع و برق آساي خود را بر جبهه تيپ و تيپ انجام دادند و توانستند به آساني خط را شكسته و به سرعت به جاده خرمشهر - بصره برسند. هم چنين، پيشتازان اين نيروها به نزديك پل نو و قرارگاه تيپ كه گردان و گردان را اعزام كرده بود، رسيدند و توانستند كليه نيروهاي تاخيري و تعويقي را منهدم كنند به طوري كه قرارگاه تيپ 33 به عقب نشيني به سمت شط العرب وادار شد؛
ب) لشكر فوراً به تيپ ها براي اجراي طرح از پيش تعيين شده درباره دفاع از خرمشهر دستوراتي صادر كرد، ولي بدون نتيجه ماند و نيروهاي اسلام توانستند بخش عظيمي از تيپ هاي و را منهدم و پيشروي خود را به سمت شط العرب ادامه دهند؛
ج) گزارشهاي واصله از تيپ ها دقيق و واضح نبود. تيپ 33 به گردان دستور داد كه گروه هاي گشتي را به عقب برگرداند، اما اين گروهها از نقطه رهايي واقع در منطقه گردان تيپ حدود ده تا دوازده كيلومتر دور شدند كه اين امر به تيپ گزارش شد و تيپ فوراً به گردان كه در پادگان دژ به عنوان احتياط گردان مستقر بود براي مقابله با رخنه ايجاد شده در جبهه دستور حركت داد، گردان به سمت قرارگاه تيپ حركت كرد، ولي به علت تاريكي و آشنا نبودن فرمانده جديد آن كه چند روزي بيش از انتصاب وي به اين سمت نگذشته بود، نتوانست مأموريت خود را انجام دهد و در بامداد روز/3/1361 در قسمت غرب ساختمان هاي مسكوني (پيش ساخته) در محاصره كامل قرار گرفت و مجبور شد خود را به نيروهاي اسلام تسليم كند، اما گردان توانست يك گروهان به علاوه يك دسته به پادگان دژ اعزام دارد تا منتظر بازگشت گروه هاي گشتي شوند و خود را براي مأموريت آينده آماده كند.
د) پس از بازگشت گروه هاي گشتي، گردان به سمت پادگان دژ حركت كرد و با توجه به تماس بي سيمي خوبي كه با قرارگاه برقرار بود، وضعيت به تيپ گزارش داده شد. هم چنان وضعيت براي اغلب يگان ها به دليل آشنا نبودن با محورهاي پيشروي و اماكن متصرفي نيروهاي اسلام نامشخص بود واين كه آيا تردد از جاده خرمشهر به سمت پل نو توسط نيروهاي خودي انجام مي گيرد. در ساعت :30 روز /3/1361، گردان گزارش داد كه در منطقه نزديك مواضع توپخانه و ساختمان هاي مسكوني در ميان نخلستان هاي پراكنده محاصره شده و بعد از تسليم نيروها قادر به انجام كاري نمي باشد. با تسليم شدن گردان ، مشخص شد كه نيروهاي اسلام بر جاده خرمشهر تا قرارگاه تيپ كنترل دارند و پل نو و قرارگاه تيپ نيز به دست اين نيروها سقوط كرده و روشن شد كه نيروهاي اسلام به طور كامل بر نهر عرايض مسلط و حلقه محاصره را بر نيروهاي عراق تثبيت كرده است. در اين حين تماس با قرارگاه تيپ قطع شد تا پايان نبرد اين وضع ادامه پيدا كرد و اين مسئله به دليل به اسارت در آمدن نيروهاي گردان بود كه باعث تغيير فركانس ها شد و علي رغم آن، تماس هم چنان قطع بود؛
ه-) ما از داخل پادگان دژ مشاهده كرديم كه يگان هاي عراقي به سمت خرمشهر در حركت بودند و دليل آن را نمي دانستيم. شخصاً با قرارگاه تيپ تماس گرفتم آنها اعلام كردند لشكر به يگان ها دستور عقب نشيني به داخل شهر داده است اين تصميم بسيار اشتباه بود؛ زيرا، يگان ها در داخل شهر متراكم و كنترل آنان دشوار مي شد و چنانچه نيروها به دليل وجود مهمات و تداركات در مواضع خود باقي مي ماندند، كنترل آنان نيز آسان ميشود اين تصميم را ميتوان يكي از اشتباهات اصلي فرماندهي عراق در نبردهاي خرمشهر به حساب آورد.
و) در ساعت :9 سرهنگ احمد زيدان فرمانده تيپ و فرمانده نيروهاي مستقر در خرمشهر، بنا به دستور لشكر دستور داد كه منطقه بندر براي انجام حمله و شكستن محاصره شناسايي شد.
سرهنگ احمد زيدان كنترل خود را از دست داده و دستپاچه شده بود و حتي درحين شناسايي بندر به طور آشكار معلوم شد كه وي در حال شناسايي و جست وجوي محلي براي عبور از اروندرود است. در ساعت :15 سرهنگ احمد زيدان دستورات لشكر را به نيروهايي كه به طور انباشته و فشرده تجمع كرده بودند (به طور غيرقابل و صفي كپه شده بودند) ابلاغ كرد. هم چنين، شنيديم كه وي در داخل يكي از ميادين مين خرمشهر رفته و سرهنگ ستاد خميس مخيلف، فرمانده تيپ ، به جاي وي منصوب شده است. نيمه شب/3/1361 ، تمام يگان ها داخل بندر بودند.
ز) در ساعت :08 روز 3/3/1361، لشكر پشتيباني در منطقه شلمچه پاتك كرد، ولي با شكست روبه رو شد. هم چنين، از نيروهاي عراقي محاصره شده در شهر خواسته شد براي شكستن محاصره، از بندر به سمت قصر شيخ خزعل اقدام به حمله كنند، ولي با پاتك نامنظم به دليل وجود نهر عرايض و اجراي آتش انبوه سلاح ها با شكست روبه رو شد، و نيروهاي عراقي متحمل تلفات زيادي شدند.
ح) نيروهاي اسلام حلقه محاصره را در منطقه بندر تنگ تر كردند به طوري كه تا دروازه بندر رسيدند در اين حال، تمامي مهمات نيروهاي عراقي كه در موقع عقب نشيني از مواضعشان با خود حمل كرده بودند تمام شده و هزاران نفر خود را تسليم نيروهاي اسلام كردند.
ط) فرماندهي عراق، سرتيپ ستاد سعيد محمد فتحي را از سمت فرماندهي لشكر بركنار و هدايت عمليات به عهده سرلشكر ستاد قدوري الدوري، دبير فرماندهي كل نيروهاي مسلح واگذار شد. وي از نيروهاي عراقي خواست مقاومت كند و قول داد كه نيروهاي المنصور با پشتيباني نيروهاي زرهي در حال پيشروي به سمت خرمشهر مي باشند، ولي اين اظهارات به طور كلي نادرست بود.
ي) وضعيت به همين صورت ادامه داشت و هزاران نفر از جمله فرماندهان تيپ ها و گردان ها در قرارگاه نيروهاي كماندويي موجود در بندر گرد آمدند كه ترس، اضطراب و دستپاچگي همه را در بر گرفته بود و توپخانه نيروهاي اسلام به اجراي آتش خود ادامه مي داد كه باعث كشته و زخمي شدن ده ها نفر (به طوري كه از درد مي ناليدند) شد. در ساعت :18 روز /3/1361، نيروهاي اسلام موفق شدند بندر را تصرف كنند و هزاران نفر از نيروها و فرماندهان عراقي كه در محاصره بودند را به اسارت در آوردند و به اين ترتيب تصرف بندر خرمشهر پايان يافت.