اسلام ، مکتبِ احترام به زن!
بیان چند حدیث در مورد نگاه اسلام به زن و احترامی که مکتب آسمانی ما به زنان می گذارد:
حدیث (1 ) امام صادق عليه السلام :
أَكثَرُ الخَيرِ فِى النِّساءِ؛
بيشترين خير و بركت در زنان است.
من لايحضره الفقيه، ج3، ص385، ح4352
حدیث (2) رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
اَلمَرأَةُ الصّالِحَةُ أَحَدُ الكاسِبَينِ؛
زن شايسته يكى از دو عامل پيشرفت خانواده است.
مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل ج14 ، ص171 ، ح16411 - بحارالأنوار(ط-بیروت) ج100، ص238، ح39
حدیث (3)رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
اَلحَياءُ حَسَنٌ وَلكِن فِى النِّساءِ أَحسَنُ؛
حيا خوب است ولى براى زنان خوب تر است.
نهج الفصاحه ص578 ، ح 2006
حدیث (4) امام باقر عليه السلام :
لا شَفيعَ لِلمَرأَةِ أَنجَحُ عِندَ رَبِّها مِن رِضا زَوجِها؛
هيچ شفيعى براى زن نزد پروردگارش نجات بخش تر از رضايت شوهرش نيست.
خصال ج2 ، ص 588
حدیث (5) امام على عليه السلام :
صيانَةُ المَرأَةِ أَنعَمُ لِحالِها و َأَدوَمُ لِجَمالِها؛
محفوظ بودن و پاكدامنى براى سلامتى زن مفيدتر است و زيبايى او را بادوام تر مى كند.
تصنیف غررالحکم و دررالکلم 405 ، ح9286
حدیث (6) امام على عليه السلام :
وَ لا تُمَلِّكِ المَرأَةَ أَمرَها ما جاوَزَ نَفسَها فَإِنَّ المَرأَةَ رَيحانَةٌ و َلَيسَت بِقَهرَمانَةٍ… ؛
كارى كه در توان زن نيست به او مسپار زيرا او چون گُلى است (ظريف و آسيب پذير) نه قهرمان و كار فرما.
نهج البلاغه(صبحی صالح) ص 405 ، نامه 31
حدیث (7)رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
اِستَوصُوا بِالنِّساءِ خَيرا؛
يكديگر را به رفتار نيك با زنان سفارش كنيد.
مسترک الوسایل و مستنبط المسایل ج14 ، ص253 ، ح16628 - بحارالأنوار(ط-بیروت) ج33، ص628
حدیث (8)رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
عِفُّوا تَعِفُّ نِساؤُكُم؛
پاكدامن باشيد تا زنانتان پاكدامن باشند.
نهج الفصاحه ص373 ، ح 1089
حدیث (9)رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
خيرهنّ أيسرهنّ صداقا
با بركت ترين زنان، كم مهريّه ترين آنان است.
نهج الفصاحه ص475 ، ح1536
حدیث (10) امام جعفر صادق علیه السلام :
اَلحَياءُ عَشَرَةُ أَجزاءٍ فَتِسعَةٌ فِى النِّساءِ وَ واحِدٌ فِى الرِّجالِ؛
حيا ده جز دارد، نه جزء آن در زنان است و يك جزء در مردان.
من لا یحضر الفقیه ج3 ، ص468
حدیث (11)امام على عليه السلام :
جِهادُ المَرأَةِ حُسنُ التَّبَعُّلِ؛
جهاد زن خوب شوهردارى كردن است.
کافی(ط-الاسلامیه) ج5 ، ص9 - خصال ج2 ، ص 620