آیا مطلوب بودن رفاه با دعوت به زهد سازگار است؟
از آموزه های بنیادین در اخلاق اسلامی ،زهد و پارسایی است،چنان که از امام علی علیه السلام نقل شده است :«زهد ،پایه و اساس دین است».
همچنین امام صادق علیه السلام فرمود:
خداوند به موسی علیه السلام وحی فرمود :همانا بندگانم ،با هیچ چیز دوست داشتنی تر از سه چیز ، به من تقرب نجستند.موسی عرض کرد : پروردگارا !آن ها چیست ؟خداوند فرمود : زهد در دنیا،ورع نسبت به گناهان و گریستن به خاطر خشیت من. موسی عرض کرد : پاداش دارندگان این صفات چیست؟
خداوند فرمود: اما کسانی که در دنیا زهد پیشه کنند ،جایگاهشان بهشت است و اما آنان که از خشیت من گریان باشند ، جایشان ،اعلی درجه بهشت است،مکانی که هیچ کس ،با آنان شراکت ندارد. و اما کسانی که نسبت به گناهان و معصیتم ،ورع پیشه می نمایند ،{آنان ،چنان به من تقرب می جویند که }اعمال و رفتار مردم را مورد تفتیش قرار می دهم ولی از آنان تفتیش به عمل نمی آورم.
با توجه به این همه تاکید در باب زهد ،چگونه می توان میان زهد و پارسایی از از یک سو و رفاه و برخورداری -که آن نیز مورد تاکید و تمجید است- از سوی دیگر جمع کرد ؟ و آیا ممکن است شخص ،در عین رفاه و بخورداری ،زاهد نیز باشد؟
در نتیجه برخی بد آموزی ها ،بسیاری براین باورند که زهد و پارسایی ،ملازم با نابرخورداری و همراه با عدم بهره وری از نعمت ها و امکانات خدادادی است و زاهد به کسی گویند که با پوشیدن لباسی خشن ،ترک دنیا کند و از لذت های آن چشم بپووشد ، و حال آن که پیشوایان دین علیه السلام که خود اسوه ها و نمونه های کامل زهد و پارسایی بوده اند ، در باره آن ،تصویر و تعریفی کاملا مغایر با آنچه گفته شد ،ارائه داده اند .
د رحدیثی از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله می خوانیم :
زهد در دنیا ،به پوشیدن لباس خشن و خوردن چیز ناگوار نیست ،بلکه به کوتاه کردن آرزو ست.
نیز به نقل از امام صادق علیه السلام آمده است:
زهد در دنیا ،به ضایع نمودن مال و حرام کردن حلال نیست ،بلکه به این است که اطمینانت نسبت به آنچه در اختیار توست ،بیشتر از اطمینانت به آنچه پیش خداست نباشد.
منبع:دیده شده در کتاب الگوی مصرف ،دکتر علی اکبر کلانتری ،ص 112