حوزه علمیه فاطمیه سلاماللهعلیها شهرکرد


درس برابري و برادري
از آثار اجتماعي روزه، درس مساوات و برابري در ميان افراد اجتماع است؛ زيرا با انجام اين دستور مذهبي افراد برخوردار، هم وضع گرسنگان و محرومان اجتماع را به طور محسوس درمي يابند و هم با صرفه جويي در غذاي شبانه روزي خود مي توانند به كمك آنها بشتابند. امام صادق(علیه السّلام) نيز با اشاره به اين پيامد نيكوي روزه مي فرمايد: «انما فرض الله الصيام ليستوي به الغني و الفقير؛ خداوند روزه را از آن رو واجب كرد كه دارا و محتاج در آن برابر گردند.»
ارزش اين توجه به نيازمندان تا جايي است كه پيامبر مهر و رستگاري، ماه مبارك رمضان را چنين توصيف مي كنند: «رمضان شهر الله و هو ربيع الفقراء؛ رمضان ماه خدا و بهار فقيران است».
چهل حديث پيرامون روزه و روزهدار
كسي كه روزه او را از غذاهاي مورد علاقهاش باز دارد برخداست كه به او از غذاهاي بهشتي بخورانند و از شرابهاي بهشتي به او بنوشاند.
هر كس كه در روز بسيار گرم براي خدا روزه بگيرد و تشنه شود خداوند هزار فرشته را ميگمارد تا دستبه چهره او بكشند و او را بشارت دهند تا هنگامي كه افطار كند.
1- پايههاي اسلام
قال الباقر عليه السلام : بني الاسلام علي خمسة اشياء، علي الصلوة و الزكاة و الحج و الصوم و الولايه.
اسلام بر پنج چيز استوار است، برنماز و زكات حج و روزه و ولايت (رهبري اسلامي). 1
2- فلسفه روزه
قال الصادق عليه السلام : انما فرض الله الصيام ليستوي به الغني و الفقير.
خداوند روزه را واجب كرده تا بدين وسيله دارا و ندار (غني و فقير) مساوي گردند. 2
3- روزه آزمون اخلاص
قال اميرالمومنين عليه السلام : فرض الله الصيام ابتلاء لاخلاص الخلق
خداوند روزه را واجب كرد تا به وسيله آن اخلاص خلق را بيازمايد. 3
4- روزه ياد آور قيامت
قال الرضا عليه السلام : انما امروا بالصوم لكي يعرفوا الم الجوع و العطش فيستدلوا علي فقر الاخر.
مردم به انجام روزه امر شدهاند تا درد گرسنگي و تشنگي را بفهمند و به واسطه آن فقر و بيچارگي آخرت را بيابند. 4
5- روزه زكات بدن
قال رسول الله صلي الله عليه و آله : لكل شيئي زكاة و زكاة الابدان الصيام.
براي هر چيزي زكاتي است و زكات بدنها روزه است. 5
6- روزه سپر آتش
قال رسول الله صلي الله عليه و آله : الصوم جنة من النار.
روزه سپر آتش (جهنم) است. 6
7- اهميت روزه
قال رسول الله صلي الله عليه و آله : الصوم في الحر جهاد.
روزه گرفتن در گرما، جهاد است. 7
8- روزه نفس
قال اميرالمومنين عليه السلام : صوم النفس عن لذات الدنيا انفع الصيام.
روزه نفس از لذتهاي دنيوي سودمندترين روزههاست. 8
9- روزه واقعي
قال اميرالمومنين عليه السلام : الصيام اجتناب المحارم كما يمتنع الرجل من الطعام و الشراب.
روزه پرهيز از حرامها است همچنانكه شخص از خوردني و نوشيدني پرهيز ميكند. 9
10- برترين روزه
قال اميرالمومنين عليه السلام : صوم القلب خير من صيام اللسان و صوم اللسان خير من صيام البطن.
روزه قلب بهتر از روزه زبان است و روزه زبان بهتر از روزه شكم است. 10
صفحات: 1· 2

ﻣﺸﮑﻞ ﻣﺎ ﺩﺭ ﻓﻬﻢ ﺯﻧﺪﮔﯿﺴﺖ
ﻟﺬﺕ ﺑﺮﺩﻥ ﺭﺍ ﯾﺎﺩﻣﺎﻥ ﻧﺪﺍﺩﻧﺪ!
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﺭ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯿﻤﺎﻥ ﺭﺍﺗﺸﮑﯿﻞ ﻣﯿﺪﻫﻨﺪ:
ﻣﺪﺭﺳﻪ، ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ، ﮐﺎﺭ
ﺣﺘﯽ ﺩﺭ ﺳﻔﺮ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺑﻪ ﻣﻘﺼﺪ ﻣﯽ ﺍﻧﺪﯾﺸﯿﻢ ﺑﺪﻭﻥ ﻟﺬﺕ ﺍﺯ ﻣﺴﯿﺮ!
ﻏﺎﻓﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺤﻈﺎﺗﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﯿﻢ ﺑﮕﺬﺭﻧﺪ.
انگار حتماً باید آسمان به زمین بیاید، باید اتفاق خاصی بیفتد. مثلاً معجزه ای رخ دهد که از زندگی لذت ببریم.
گاهی آنقدر در روزمرگی غرق می شویم که فراموش مان میشود ساده ترین داشته های ما شاید آرزوی فرد دیگری باشد.
ما از امر و نهی پدر کلافه باشیم و دیگری در آرزوی شنیدن صدای پدرش.
ما از باب میل نبودن غذا به جان مادرمان غر بزنیم و دیگری در حسرت صدا کردن نامش و شنیدن جواب.
صدای زنگ تلفن از خواب بعد از ظهر بیدار مان کند و ما از بد خواب شدن بنالیم و دیگری تشنه ی شنیدن صدای آشنا از پشت گوشی تلفن است.
همیشه شاکی هستیم انگار!
از گرما می نالیم. از سرما فرار می کنیم.
در جمع، از شلوغی کلافه می شویم و در خلوت، از تنهایی بغض می کنیم.
تمام هفته منتظر رسیدن روز تعطیل هستیم و آخر هفته هم بی حوصلگی تقصير غروبجمعه است و بس!
چشم ها را باید شست و زیبایی های خداوند را باید دید. باید شکر داشته هایمان را بکنیم و این شکر نعمتهای خداوند، برکات فراوانی در پی دارد که کمترین آن احساس رضایت و لذت از زندگی است.
مقام معظم رهبری:
ما در مواضع صحيحِ خودمان محكم ايستاده ايم. تا من زنده هستم، تا من مسئوليت دارم، به حول و قوهى الهى نخواهم گذاشت اين حركت عظيم ملت به سوى آرمانها ذرهاى منحرف شود.
رهبرعزیز انقلاب :
ماجوانان انقلابی از طرف مسئولین ومردم از شما طلب عفو می کنیم
طلب عفو می کنیم که بارسنگین دفاع از انقلاب تماماً به دوش شما افتاده است
شرمنده ایم اگر با موضع گیریهای نابجا و رفتارهای نابخردانه ، برای انقلاب و کشور هزینه بار می آوریم .
شرمند ه ایم که یادمان می رود طرف مقابلمان شیطان بزرگ است و بازهم …
ماراببخشید که مدام شعار بهبود شرایط اقتصادی دادیم و شرمندگی اش را برای شما گذاشتیم.
شرمنده ایم که مذاکرات آنقدر مارا سرگرم کرد که از حادثه منا،شیعیان نیجریه ، جنگ در سوریه و عراق و یمن ، دفاع از جبهه مقاومت، فراموشمان شد .
شرمنده ایم که با کم کاری مامسئولین در مقابل سفاهت و بی کفایتی عربستان، حج امسال تعطیل شد.
شرمنده ایم اگر خطوط قرمزتان را در رفت و آمدها و مذاکراتمان با دنیا ، زیر پاگذاشتیم.
شرمنده ایم که همواره سیاسی کاری را بر کار انقلابی ترجیح می دهیم .
شرمنده ایم علی رغم تاکید مکررتان براقتصاد مقاومتی،جنگ نرم فرهنگی ، امر به معروف و … بازهم وضع و شرایط جامعه به این منوال می گذرد .
شرمنده ایم که فکر مان بیشتر مشغول رای مردم است نه نان و ایمان مردم .
رهبرعزیز:
ماراببخش که اینگونه تنها مانده ای،
مارا ببخش که بار تمام مسائل انقلاب بر دوش شما افتاده است .
ماراببخش که در این روزگار سخت و پر فشار،در این پیچ مهم تاریخ بشریت،در این گردنه های سخت حرکت انقلاب اسلامی یاوران خوبی برای شما و انقلاب نبوده ایم .
رهبر عزیزمان : شرمنده ایم

پيامبر عظیم اشان اسلام :
«خدیجه برتری یافته بر زنان امت من همانطور که مریم برتری یافته بر زنان عالمین»
.
مگرمی شود نامی از پیامبر اسلام برد و یادی از همسر مومن و بزرگوارشان،حضرت خدیجه نکرد؟!
اولین زن در بین ایمان آورندگان،همسری که در سختترین روزهای بزرگترین انقلاب عالم کنار پیامبر ماند.
روزگاری که تحریم و تهدید و فشار و ارعاب تنها روش زورگویان در مقابل نهال نوپای انقلاب حضرت محمد(ص ) بود ،عاشقانه و مومنانه همپای نبی بزرگوار اسلام گام برداشت و آنچه از مال و آبرو و اعتبار داشت در این راه فدا کرد.ایمان و حمایتی که ایشان از رهبری جامعه خود نشان داد نه تنها برای زنان که برای تمامی مسلمانان درطول تاریخ الگویی از ولایتمداری و ایستادگی در راه حق است.
ایمان راسخ، ایستادگی در راه حق،بصیرت در شناخت راه صحیح و توکل برخدا و نترسیدن از دشمنان مولفه هایی است که در زندگی ایشان متبلور می باشد .
ایشان از همان ابتدا به هدفش ایمان داشت و در راه این هدف زندگی انقلابی خود را بنا نهاد .چه در تصمیم به ازدواج بانبی مکرم اسلام که تصمیمی سخت و انقلابی بود و چه در همراهی ایشان در طول سالهای سخت آغازین اسلام.
همراهی بی شائبه و بی نظیر ایشان با پیامبر در طول زندگی و موافقت و مرافقت با تصمیمات ایشان در ارسال رسالت شان نیز مهر تائید دیگری بر این مدعاست که حضرت خدیجه (سلام ا.. علیها ) از ایمانی راسخ وکم نظیر در این راه برخوردار بوده اند .
در روزگاری که پیامبر اسلام در مقابل تمام دنیای زر و زور و تزویر یک تنه ایستاده بودند ،این بانوی مکرمه ازهیچگونه حمایت مادی و معنوی علی رغم تمامی فشارهای موجود دریغ نکردند و هیچکاه سستی از خود نشان نداد.
خانه ای را آماده کرد که کانون اولیه تمام مبارزات بود .
دختری را تربیت کرد که نسل امامت و ولایت از ایشان تسری پیدا کرد.
و نمونه ای از زن مسلمان را به نمایش گذاشت که هنوز پس از گذشت قرنها ، یاد و ذکر فداکاریهای ایشان در خاطر تمام جهانیان جاودانه مانده است .
والسابقون و السابقون. اولئک المقربون …
خديجه (س) در قرآن
و اذ قالت الملائكه يا مريم ان الله اصطفيك و طهرك و اصطفيك علي نساء العالمين
آنسان كه ملائكه گفتند : اي مريم خداوند شما را پاك گردانيد و برگزيد و نيز بر تمام زنان جهان هستي برتري داد (سوره آل عمران آيه 42)
مخاطب قرآن در اين برتري كمال و پاكي حضرت مريم صلوات الله عليها مي باشد لكن با توجه به اينكه مفسراني چون قرطبي طبرسي ابن كثير و آلوسي بغدادي در ذيل تفسير اين آيه با استناد به كلامي از رسول الله صلي الله عليه و آله كه فرمودند : فضلت خديجه علي نساء امتي كما فضلت مريم علي نساء العالمين يعني خديجه بر زنان امتم برتري يافت همانگونه كه مريم بر زنان جهان برتري داشت و نيز در كلام ديگري كه حضرت علي عليه السلام فرمودند كه از رسول الله صلي الله عليه و آله شنيدم كه مي فرمودند : خير نسائها مريم بنت عمران و خديجه بنت خويلد (تفسير ابن كثير ج 1 ص 323 ) يعني بهترين زنان مريم دختر عمران و خديجه دختر خويلد هستند گوياي اين واقعيت است كه مصداق ديگر اين آيه حضرت خديجه صلوات الله عليها نيز مي باشند
بر استواري اين ادعا احاديثي است كه مفسران در ذيل تفسير اين آيه گزارش كرده اند و در آنها نام مبارك اين بانوي كم نظير جهان هستي بيان شده است چنانچه قرطبي مي نويسد : ظاهر قرآن و احاديث اقتضا مي كند كه حضرت مريم از تمام زنان برتر و پس از آن فاطمه و سپس خديجه و بعد آسيه باشد تفسير جامع الاحكام ج 4 ص 59 اين سخن مفهوم كلامي است كه از رسول الله عليه و آله گزارش شده است بنگريد خديجه در سنت را
اميد آنكه با انس و ارتباط و توسل به حضرت خديجه صلوات الله عليها اين واقعيت در باور ما مسلمانان جاي گيرد.
نقش حضرت خديجه در بي نيازي رسول الله از نظر مالي و…
ووجدك عائلا” فاغني
و تو را فقير الي الله يافت و سپس بي نياز كرد سوره ضحي آيه 8
درتفسير فرات كوفي با استناد به كلامي از ابن عباس خديجه را عامل غناي رسول الله دانسته است .عن ابن عباس رضي الله عنه : ووجدك ضالا” عن النبوه “فهدي” الي النبوه “ووجدك عائلا” فاغني” بخديجه.تفسير فرات كوفي حديث 730
اگرچه برخي از مفسران (زمخشري در كشاف ج 4/768 و علامه طباطبائي در الميزان ج 20/311 ) بي نيازي را اقتصادي دانسته اند لكن كلي بودن آيه و كلام امام رضا (علیه السّلام) (در تفسير صافي ج 4/342 و كنز الدقايق ج 14/321) كه فرمودند : خداوند با مستجاب نمودن دعاي حضرت ايشان را بي نياز نمودند .مي توان خديجه (سلام الله علیها) را عاملي بشري انساني و مادي براي فراهم نمودن بستربي نياز معنوي و مادي حضرت دانست .
و بر استواري اين نتيجه كلام قرطبي است در تفسير اين آيه كه مي نويسد:
شما را بواسطه خديجه رضي الله عنها بي نياز نمود. (تفسير الجامع الاحكام ج 20/72)
نکاتي درباره حضرت خدیجه (عليها السلام)
در سوره«ضحي»، آيه هشتم، به نام و اوصاف اين بانوي گرامي اشاره شده است.
*آن حضرت که از ثروتمندترين زنان جزيره العرب بود، حدود هشتادهزار شتر داشت و کاروان هاي تجاري او، شب و روز در طائف و يمن و شام و مصر و ساير بلاد در حرکت بودند. او برده هاي بسيار زيادي هم داشت که به تجارت اشتغال داشتند.
*عظيم ترين خطري که پيامبر را در آغاز رسالتش تهديد مي کرد، محاصره اقتصادي مسلمانان بود، اما اموال حضرت خديجه (علیها سلام)کليد شکست اين محاصره شد. او مواد مصرفي را به چندين برابر قيمت واقعي اش براي غذاي مسلمانان مي خريد تا آنکه سال هاي محاصره اقتصادي، با پيروزي مسلمانان تمام شد.
*حضرت خديجه، در حال با پيامبر خدا ازدواج کرد که خود از ثروتمندترين زنان عرب بود و خواستگاران معتبر و سرمايه دار فراواني داشت، در حالي که حضرت محمد (صلي الله عليه و آله و سلم) در آن زمان، پيش جد خود، عبدالمطلب، زندگي مي کرد و تنها اعتبارش در ميان مردم، درستکاري و امانت داري اش بود و هيچ ثروتي نداشت.
*آخرين کلام حضرت خديجه (علیها سلام)در بستر بيماري و مرگ چنين بود: «اي رسول خدا! من در حق تو کوتاهي کردم و آنچه شايسته تو بود، انجام ندادم. از من در گذر و اگر اکنون دل در طلب چيزي داشته باشم، خشنودي توست».
*حتماً شما هم شنيده ايد که حضرت خديجه(علیها سلام)، خود براي خواستگاري از پيامبر، پا پيش گذاشت. او به حضرت محمد(صلي الله عليه و آله و سلم)گفت: «به خدا قسم اي محمد! اگر مال تو کم است، مال من زياد است. کسي که خودش را در اختيار تو مي گذارد، چگونه مالش را در اختيارت نگذارد؟ من با تمام اموال و کنيزانم، در اختيار توام».
*در جريان کناره گيري رسول خدا(صلي الله عليه و آله و سلم) از حضرت خديجه (علیها سلام)، پيش از ايجاد نطفه فاطمه زهرا (علیها سلام)، پيامبر عمار ياسر را نزد خديجه(علیها سلام) فرستاد و فرمود: «به او بگو: اي خديجه! گمان مبر که کناره گيري من، از توست. نه خداوند چنين امر فرموده است. گماني جز خير نبر و بدان خداوند هر روز چندين بار به ملائکه اش، به تو مباهات و فخر مي کند».
*در روايتي آمده است که امام صادق (عليه السلام) فرمود: «وقتي حضرت خديجه وفات کرد، فاطمه(علیها سلام) به رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) پناه برد. به دور پيامبر مي چرخيد و مي گفت: پدر جان! مادر من کجاست؟ همان وقت، جبرئيل نازل شد و عرضه داشت: اي رسول خدا! پروردگارت امر فرمود به فاطمه (علیها سلام) سلام برساني و بگويي مادرش در خانه اي است از ياقوت و زبرجد که اتاق هايش از طلا و ستون هايش از ياقوت قرمز ساخته شده و با آسيه و مريم هم نشين است».
*در کتاب آسماني انجيل، از حضرت خديجه (علیها سلام) ياد شده است، به گونه اي که خداوند در آن خطاب به عيسي(عليه السلام) فرمود: «نسل او(حضرت خديجه) از مبارکه (بانوي پربرکت) است که همدم مادرت، مريم، در بهشت مي باشد».
*خداوند در قرآن مي فرمايد: «ووجدک عائلا فاغني؛ خداوند تو را فقير يافت و سپس تو را بي نياز نمود.» طبق احاديث و روايات متعدد، مراد از «بي نياز کردن» مال و بخشش خديجه (علیها سلام) بود که همه را در طبق اخلاص به پيامبر تقديم کرد.
*آخرين بخش از اموال حضرت خديجه (علیها سلام) به وسيله اميرمؤمنان حضرت علي (عليه السلام)، در سفر هجرت به مدينه صرف شد. در واقع حضرت علي (عليه السلام) به سفارش پيامبر، با اين پول، شتر و زاد و توشه خريد تا با حضرت زهرا (علیها سلام) و ديگر زنان و مردان بني هاشم، به مدينه هجرت کند و به پيامبر ملحق شود.
*ابوعبيده (نوه عمار ياسر) نقل مي کند: «فرزند ابي رافع از پدرش پرسيد: مگر پيامبر چقدر مال و اموال داشت که براي سفر خود، دو شتر خريد و به اميرمؤمنان هم سفارش کرد براي ديگر مهاجران زاد و توشه بخرد؟ پدرش پاسخ داد: از پيامبر (صلي الله عليه و آله وسلم) شنيدم که فرمود: هيچ مال و ثروتي، براي من سودمندتر از اموال خديجه (علیها سلام)نبود».
*پيامبر درباره حضرت خديجه(علیها سلام) فرمود: «محبت خديجه(علیها سلام)را خداوند در دل من قرار داده بود…. من او را از اعماق دل دوست داشتم… من دوست داران خديجه(علیها سلام) را هم دوست دارم».
مقام حضرت خدیجه (عليها السلام) از نگاه امير مؤمنان، علي (عليه السلام)
حضرت علي(عليه السلام) فرموده است: «سادات نساء العالمين اربع؛ سرور بانوان دو جهان، چهار بانو هستند: خديجه بنت خويلد، فاطمه بنت محمد، آسيه بنت مزاحم و مريم بنت عمران».
حضرت علي (عليه السلام)که مدتي طولاني را نزدپيامبر، در خانه حضرت خديجه (علیها سلام) سپري کرده بود، بعد از وفات حضرت خديجه(علیها سلام)، دائماًبه مناسبت هايي که پيش مي آمد، از اين بانوي بزرگ ياد مي کرد و نامش را گرامي مي داشت. از جمله، يک بار به دفاع پيامبر از حضرت خديجه(علیها سلام)اشاره کرد و اين قضيه را چنين نقل فرمود: «يک روز که پيامبر خدا در ميان همسران خويش حضور داشت، يادي از همسرش خديجه نمود و به فراق او گريست. عايشه گفت: آيا بر پيرزن سرخ مويي از تيره بني اسد مي گريي؟
رسول خدا(صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود: چه کسي جاي خديجه را مي گيرد؟ روزي که شما مرا تکذيب کرديد، او مرا تصديق کرد. روزي که کفر ورزيديد، به من ايمان آورد و هنگامي که نازا بوديد، برايم فرزند آورد. عايشه گفت: از آن پس، همواره خودم را با بيان خوبي هاي خديجه، به پيامبر نزديک مي کردم.
مقام حضرت خدیجه (عليها السلام) از نگاه پيامبر
عايشه که از همسران پيامبر بعد از خديجه(علیها سلام) است، علاقه و محبت شديد پيامبر به خديجه را اين گونه توصيف مي کند: «من خديجه را هرگز نديده بودم، اما آن چنان که بر خديجه حسد ورزيدم، بر هيچ يک از همسران پيامبر، رشک نبردم؛ چرا که پيامبر او را بسيار ياد مي کرد…او از خانه بيرون نمي آمد ،مگر آنکه خديجه را ياد مي کرد واو را به نيکي ستايش مي نمود …واز ستايش او واستغفار براي او ،دل تنگ و خسته نمي شد…هر گاه رسول خدا گوسفندي را ذبح مي کرد، مي گفت: آن را به دوستان خديجه هم بدهيد. سرانجام، روزي علت اين کار را پرسيدم. فرمود:
من دوست خديجه را هم دوست دارم».
مقام حضرت خدیجه (عليها السلام) در پيشگاه خدا
ابوسعيد خدري مي گويد: «رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود: وقتي که در شب معراج، جبرئيل مرا به سوي آسمان ها برد و سير داد، هنگام مراجعت، به جبرئيل گفتم: آيا حاجتي داري/ جبرئيل گفت: حاجت من، اين است که سلام خدا و سلام مرا به خديجه برساني. پيامبر خدا وقتي به زمين رسيد، سلام خدا و جبرئيل را به خديجه(علیها سلام) ابلاغ کرد. خديجه گفت: «ان الله هو السلام و فيه السلام. اليه السلام و علي جبرئيل السلام؛ همانا ذات پاک خدا سلام است و از اوست سلام وسلام به سوي او باز گردد. و بر جبرئيل سلام باد».
روزي جبرئيل نزد پيامبر آمد و گفت: «اي رسول خدا! اين خديجه است. هرگاه نزد تو آمد، بر او از سوي پروردگارش و از طرف من ، سلام برسان و او را به خانه اي از يک قطعه (از زبرجد)، در بهشت که در آن رنج و ناآرامي نيست، مژده بده».
در کتاب الخصائص الفاطميه آمده است: طبق روايت مشهور، هنگامي که حضرت خديجه رحلت کرد، فرشتگان رحمت، از جانب خداوند کفن مخصوصي براي خديجه، نزد رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) آوردند که اين کفن، مايه تسلي خاطر رسول خدا(صلي الله عليه و آله و سلم) هم بود. وقتي پيکر مطهر حضرت خديجه (صلي الله عليه و آله و سلم) را با آن کفن پوشاندند و جنازه را با کمک همراهان، به سوي قبرستان معلي بردند، پيامبر خدا در ميان قبر رفت و لحظاتي در قبر خوابيد و سپس بيرون آمد و آن گوهر پاک را در آنجا به خاک سپرد.