حوزه علمیه فاطمیه سلاماللهعلیها شهرکرد



نویسنده: حضرت امام خمینی(ره)
از آداب عبودیت این است که جز قدرت حق، قدرتی را نپذیرند و جز ثنای حق و آنکه از اولیاء حق است، ثنای کسی را نگویند. ما بندگان هستیم که هیچ نداریم و هیچ نیستیم و هر چه هست قدرت الهی است… همه چیز را از خدا بدانید ما بنده ضعیفی هستیم که هیچ نیستیم ، هر چه هست او هست و هر چه داریم از او داریم .[1]
[لذا] کسانی که با خدا باشند، توجه به خدا و ایمان به خدا داشته باشند، خداوند انها را از تمام ظلمتها، از تمام تاریکیها خارج میکند و به حقیقت نور میرسند. ایمان به خدا نور است. ایما به خدا باعث میشود که تمام تاریکیها از پیش پای مومنین برداشته بشود، ایمان خدا باعث میشود که مومنین در نور خدا غرق شوند. ظلمتهای استبداد، ظلمتهای اختناق، ظلمتهای وابستگی به غیر، ظلمتهای ظلم، مومنین از این ظلمتها نجات پیدا میکنند. کسانی که به خدا توجه دارند و مقصد آنها مقصد الهی است، از تمام انواع ظلمات، ظلمات مادی، ظلمات معنوی نجات پیدا میکنند و در دریای نور غرق میشوند.[2]
منبع: روح عرفانی روحالله/ محمد رضا رمزی اوحدی، توسعه فرهنگ قرآنی،1378 ص 85.
.[1] صحیفه نور، جلد 8، ص195و196.
[2]. صحیفه نور جلد 6، ص 91.
نویسنده: حضرت امام خمینی(ره)
قرآن همه چیز است…قرآن الفاظ نیست، از مقوله چیزهای سمعی و بصری نیست، از مقوله اعراض نیست، لیکن متنزلش کردهاند. برای ماها که کور و کر هستیم، تا آنجایی که بشود این کور و کرها هم از آن استفاده بکنند آنهایی که آن استفادها را میکردند، انها وضع تربیتشان یک جور دیگری بود، وضع تلقیشان از قرآن به یک نحو دیگری بود، وضع توجهشان به مبدا قرآن از آن[مبدا] نازل شده است یک وضع دیگری بود…به یک آدمی که کور است شما چطور میتوانید بفهمانید که نور چیست؟! با چه حرفی؟ غیر از آنکه[بگویید] نور یک چیزی است[که فضا را] روشن میکند، چطور آن کسی که نور را دیده میتواند به آن آدمی که نور را ندیده افهام کند؟[1]
منبع: کتاب روح عرفانی روح الله/ محمد رضا رمزی اوحدی/ موسسه توسعه فرهنگ قرآنی، 1378.
[1] تفسیر سوره حمد، ص43و45.
نویسنده: حضرت امام خمینی(ره)
قیام لله، مقدمه سیر الی الله است. اول مرتبه قیام است. «قل انّما اعظکم بواحدة ان تقوموا لله» اصحاب سیر هم این را منزل اوّل دانستهاند شاید هم مقدّمه باشد و منزل نباشد، … یک موعظه به وسیله موجودی که خودش او را انتخاب کرده است. میفرماید که به آنها بگویید: «انّما اعظکم بواحدة» فقط یک موعظه، اینکه قیام کنید برای خدا، همه چیز و همه مسایل از اینجا شروع میشود که «قیام للّه» باشد. انسان نهضت کند برای خدا، بایستد برای خدا و از خواب بیدار بشود، کانّه میفرماید که به این خوابها و به این بیهوشها بگو که: من به شما یک موعظه دارم و آن این است که: برای خدا از جا برخیزید، قیام کنید، برای خدا راه بیفتید و ما همین یک موعظه را هم تا حالا گوش نکردهایم و برای او راه نیفتادهایم، راهمان برای خودمان است.[1]
منبع: کتاب روح عرفانی روح الله/ محمد رضا رمزی اوحدی/ موسسه توسعه فرهنگ قرآنی، 1378.
[1]. تفسیر سوره حمد ص 49.
نویسنده: حضرت امام خمینی(ره)
انسان خود خواه است مگر از این جلد بیرون برود وهمه کمالات را منحصر به آن علمی را که یافته است و ادراک کرده و خوانده است، [میداند] فقیه خیال میکند غیر فقیه چیز دیگری نیست در عالم، عارف هم خیال میکند غیر از عرفان چیزی نیست، فیلسوف هم خیال میکند غیر از فلسفه چیزی نیست، مهندس هم خیال میکند غیر از هندسه چیزی نیست… آنچه باید با آن راه را باید با آن راه را پیدا کند، همان مانع میشود؛ آن علمی که باید انسان را هدایت کند مانع از هدایت میشود، علمهای رسمی همه همینطوریند، انسان را از آنچه باید باشد محجوب میکند. خودخواهی میآورد، وقتی علم در قلب غیر مهذب وارد بشود انسان را به عقب میبرد و هر چه زیادتر انبار شود مصائبش زیادتر است … و من نمیدانم کی ماها باید خودمان را مهذب کنیم که لااقل این علوم رسمی از خدا مانعمان نشود؟ از ذکر «الله» مانعمان نشود؟ این هم خودش یک مسالهای است که اشتغال به علم اسباب این نشود که از خدا غافل شویم … ما از حجابهای ظلمانی بیرون نرفتهایم، توی حجابها میلولیم و تا آخر چه خواهد شد؟ علم در نفوس ما تاثیر نکرده الا تاثیر سوء علمها، علوم شرعیه و علوم عقلیه که آن بیچارهها اسمش را«ذهنیات» میگذارند آن محجوبها، میگویند[اینها] ذهنیات هستند یعنی عینیّت ندارند. اینها وسیله برای رسیدن به مقصد هستند، هر کدام ما را از آن مقصد باز دارد، دیگر علم نیست، حجاب ظلمانی است.[1]
منبع: کتاب روح عرفانی روح الله/ محمد رضا رمزی اوحدی/ موسسه توسعه فرهنگ قرآنی، 1378.
[1] . تفسیر سوره حمد، ص46، 47 و 48.
نویسنده: حضرت امام خمینی(ره)
من امیدوارم که ما این حجاب جحود را از قلبهایمان برداریم و از خدای تبارک و تعالی بخواهیم که ما را آشنا کند به لسان قزآن. زبان قزآن یک زبان خاصی است، ما آشنا بشویم به آن زبانی که با آن زبان، قرآن وارد شده است، قزآن مثل انسان میماند، قرآن یک سفرهای است که خدا پهن کرده برای همه بشر، یک سفره پهنی است، هر کس به اندازه اشتهایش از آن میتواند استفاده کند، اگر مریض نباشد که بی اشتها بشود، امراض قلبیه آدم را بی اشتها میکند، اگر مریض نباشد و اشتهای قلبش باشد از قرآن استفاده میکند، یک سفره پهن است که همه از آن استفاده میکنند… قرآن هم اینطوری است که سفره پهنی است برای همه، هر کس به اندازه آن اشتهایی که دارد و آن راهی که پیدا میکند به قرآن استفاده میکند …[1] قرآن کتاب آدم سازی است، برای آدم ساختن آمدهاند، کتاب حیوانسازی نیست، کتاب تعمیر مادیت نیست، همه چیز است، انسان را به تمام ابعاد تربیت میکند مادیات را قبول دارد، در پناه معنویات و مادیات را تبع معنویات قرار میدهد.[2]
منبع: روح عرفانی روحالله/ محمد رضا رمزی اوحدی، توسعه فرهنگ قرآنی،1378.
[1]. تفسیر سوره حمد، ص73 و 74.
[2]. صحیفه نور، جلد 7، ص16.
نویسنده: حضرت امام خمینی(ره)
علائق را باید کم بکنید، علاقهها باید کم بشود، طبیعتاً ماها از اینجا میرویم، علی ایّ حال چه علاقه قلبی به چیزی داشته باشیم یا نداشته باشیم فرقی به حال ما نمیکند. شما فرض کنید که علاقه داشته باشید به این کتابتان یا نداشته باشید، کتاب مال شما است، از آن استفاده می کنیدف علاقه داشته باشید به این خانه یا نداشته باشید، این خانه مال شماست استفاده هم میکنید، علاقه را کم کنیدف علاقه را تا میتوانید از بین ببرید. آنچه انسان را گرفتار میکند آن علاقهای است که انسان دارد و آن هم مبدأش همان حبّ نفس است. حبّ مسند، حبّ ریاست دردی است که انسان را به هلاکت میرساند … ما خودمان را خیلی مهذب و صحیح[میدانیم] و برای آن حبّ نفسی که داریم خودمان را یک آدم کامل میدانیم و همه دیگران را معیوب میدانیم و به عیبشان ایراد میگیریم. در آن شعر هست که شعرش را نمیخواهم بخوانم، که یک آقایی به یک کذایی اشکال کرد. او گفت: من همه اینها که می گویی، هستم اما تو آنطور که مینمایی هستی؟![1]
منبع: روح عرفانی روحالله/ محمد رضا رمزی اوحدی، توسعه فرهنگ قرآنی،1378.
[1] تفسیر سوره حمد، ص50و51.
نویسنده: حضرت امام خمینی (ره)
ماهر چه داریم و هر چه بر ما میگذرد از حب نفس است و از این انانیت است. «اعدی عدوک نفسک التی بین جنبیک» یک چنین تعبیری است، از همه دشمنها بدتر است، از همه بتها بزرگتر است، مادر بتها است. مادر بتها، بت نفس شماست. از همه بتها بیشتر انسان به این[نفس] عبادت میکند، توجهش به این بیشتر است وتا این بت را نشکند نمیتواند الهی بشود، نمیشود هم بت باشد و هم خدا، این نمیشود هم انانیت باشد و هم الهیت باشد، تا از این بیت، از این بتخانه از این رها نشویم و پشت نکنیم به این بت، و رو نکنیم به خدای تبارک و تعالی و از این خانه خارج نشویم، یک موجودی هستیم به حسب واقع بتپرست و لو به حسب ظاهر خدا پرست باشیم، ما خدا را به لفظ میگوییم و آنکه در دل ما است خود ما است، خدا را هم برای خودمان میخواهیم، اگر خدا هم بخواهیم برای خودمان، لفظا میایستیم و نماز میخوانیم:«ایاک نعبد و ایاک نعستعین» میکوییم ولی واقعا عبادت، عبادت نفس است وقتی که توجه به خود باشد، همه جهات خودم باشد، همه چیز را برای خودم بخواهم، همه این گرفتاریهایی که برای بشر است از این نقطه شروع میشود همه این گرفتاریها از انانیت انسان است، تمام جنگهای عالم از این انانیت انسان پیدا میشود.
منبع: تفسیر سوره حمد ص30
نویسنده: حضرت امام خمینی(ره)
ما الان در یک چاهی واقع شدهایم، در یک ظلمتی واقع شدهایم که بالاترین ظلمتها است و آن ظلمت انانیت است و اگر چنانچه از این ظلمت جارج نشویم، از این چاه خارج نشویم و از انانیت بیرون نرویم از این توجه به خود و خود خواهی و اینکه دیگران را هیچ و خود را همه چیز بدانیم الهی نخواهیم شد هر چه طرح بشود آن هم تا به نفع خودش است واقعا قبول میکند، اگر به نفع خودش نباشد حق هم باشد قبول نمیکند، یک چیزی برای این باشد فورا باورش میآید اگر به ضدش باشد اصلا به این زودیها باورش نمیآید. اینها همه انانیت است، همه گرفتاریهای شما و همه گرفتاری بشر از همین جاست، نزاع سر خودخواهی است، نزاع سر این است که من به طرف خودم میکشم و شما هم به طرف خودتان، مادامی که اینطور هست، الهیت در کار نیست، همان پرستش نفس است، حالا که میتواند از این خارج بشود؟…اول باید از این بیت خارج شد اول قدم این است که انسان قیام کند، قیام لله، بیدار بشود، خواب انسانی، ما خوابیم همه الان خوابیم وقتی که موت حاصل شد آن وقت تنبه پیدا میشود که چه هیاهو بوده است؟… خدا کند که موفق بشویم برای اینکه از چاه بیرون برویم و تبعیت کنیم از اولیای خدا برای اینکه آنها از این مهلکه نجات پیدا کردهاند و خارج شدهایم.[1]
منبع: کتاب روح عرفانی روح الله/ محمد رضا رمزی اوحدی/ موسسه توسعه فرهنگ قرآنی، 1378.
[1] .تفسیر سوره حمد، ص 31، 32، 34، 37.
امام علي(ع): لو ان السموات و الارض كانتا علي عبد رتقا ثم اتقي الله لجعل له مخرجا و يرزقه من حيث لا يحتسب.
حضرت علي(ع) فرمودند: «گر آسمانها و زمين بر بنده اي تنگ گيرند و او از خداوند تقوي داشته باشد خدا راه خروج از اين بن بست را براي او قرار دهد و از جائيكه بگمانش نرسد او را روزي رساند»(غرر الحكم و درر الكلم، ص: 569)