هدف مشورت
هدف مشورت
الف) جلوگیری از پیدایش خودکامگی و استبداد
اگر در خانه، سازمان و اجتماع، همه افراد امکان اظهار نظر داشته باشند و اجازه دخالت در سرنوشت خود را بیابند، راه بر خودمحوریها، خودکامگیها و تفکر استبدادی بسته میشود. از این روست که امام علی علیهالسلام ، استبداد را در برابر مشاوره قرار میدهد.
ب) شناخت خط
وقتی از راه مشورتخواهی به افراد دیگر اجازه اظهار نظر میدهیم، افراد میتوانند مثل آیینه، عیبهای ما را نشان دهند و خطاهایمان را به ما بشناسانند. این عمل وقتی اهمیت بیشتری مییابد که خطاهای اجتماعی فرد، به دلیل تعصب فردی، کم بودن تجربه، نداشتن اطلاعات کافی و غفلت از واقعیتها از دید او پنهان بماند. این موضوع در مورد امور جمعی و سازمانی نیز کاملاً صدق میکند. از این رو، امام علی علیهالسلام میفرماید: «کسی که از دیدگاههای دیگران استقبال میکند، موارد اشتباه و خطا را خواهد شناخت».
ج) احساس شخصیت و مسئولیت
وقتی افراد در امور جمعی که به آنها و سرنوشتشان مربوط است، شرکت کنند و در تدوین و اجرای امور، تحقق اهداف و نظارت بر اجرای آنها سهیم باشند، در مورد موفقیت آنها و دستیابی به نتایج قابل قبول، احساس مسئولیت میکنند. احساس مسئولیت در افراد، پشتوانه بزرگی برای تحقق اهداف و موفقیت برنامههاست، چنان که امام علی علیهالسلام میفرماید: «هیچ پشتوانهای مثل مشورت نیست».
د) تأمین منافع جمع
وقتی در اموری که به جمع مربوط میشود، تصمیمگیریها از راه مشاوره و بررسی دیدگاههای جمع، به ویژه افراد آگاه و صاحبنظر گرفته شود، امکان دخالت هواهای نفسانی و منافع فردی به کمترین حد میرسد؛ چرا که لازمه احترام به آرای دیگران، نادیده گرفتن خواستههای شخصی است. بدین ترتیب، تصمیمگیری جمعی و مشاوره با اعضای یک مجموعه، نتایج کار را به مصلحت آن مجموعه نزدیکتر میکند.
و) تأمین تکیهگاه در تصمیمگیری
وقتی در تدوین شاخصها، طراحی اهداف، تنظیم روشهای دستیابی به اهداف و حتی شیوه نظارت بر اجرا، دیدگاههای اصلاحی اعضای مجموعه به کار گرفته شود، نوعی ضمانت و تکیهگاه برای اجرای درست آنها خواهد بود. این موضوع به ویژه وقتی اهمیت مییابد که در مجموعه، به تغییر و تحول نیاز باشد؛ زیرا معمولاً افراد آن مجموعه، در مقابل تغییر و تحول، مقاومت نشان خواهند داد. البته در صورت رعایت اصل مشارکت و مشاوره، افراد مجموعه کمتر موقعیت خود را در خطر میبینند و با مراحل کار آشنا میشوند و به جای مقاومت، راه تغییر را آسانتر میکنند. بهرهگیری از دیدگاههای بهتر، تضمین پویایی فرد و مجموعه و نیز هدایت و اصلاح کژیها، از دیگر فایدههای مشورت کردن است.
محدوده مجاز برای مشورت
محدوده مجاز برای مشورت
در اسلام، شورا و مشاوره زمانی موضوعیت مییابد که حکم و قانونی وجود نداشته باشد. وقتی حکم خدا و قوانین و مقررات اسلام یا فرمان صریح پیامبر و معصومان وجود دارد، نمیتوان مشاوره کرد و آن احکام و قوانین باید بدون هیچگونه تردید و تأملی اجرا شود. قرآن در این زمینه میفرماید: «هیچ مرد و زن با ایمانی را در کاری که خدا و رسول حکم کنند، اراده و اختیاری نیست (که رأی خلافی اظهار کنند) و هر کس نافرمانی خدا و رسول کند، دانسته، به گمراهیِ سختی افتاده است.» ازاینرو، موضوع شورا و مشورت در اموری جاری میشود که اسلام، نظر قاطع و تعیینکنندهای نداده باشد.
جایگاه شورا در نظام سیاسی اسلام
جایگاه شورا در نظام سیاسی اسلام
هدف از حکومت اسلامی، اجرای احکام اسلام و اداره امور مسلمانان بر اساس قوانین عادلانه اسلام است؛ زیرا اسلام، تمام نیازهای فردی، خانوادگی و اجتماعی بشر و سعادت وی را در دنیا و آخرت پیشبینی کرده است. هدف قرآن از تأکید بر مشورت این است که اساس شورا و مشورت در شریعت اسلام، همواره پابرجا و جاویدان بماند؛ زیرا مشورت، موجب تبادل نظر، یکپارچگی افکار، روشن شدن امور و اطمینان خاطر در برطرف ساختن خطا میگردد و ترک آن ستمی بزرگ بر جامعه و امت اسلام است. در حکومت اسلامی ضرورت دارد دولتمردان برای حل بسیاری از مسائل اجتماعی و تأمین مصلحتهای عمومی، با افراد باصلاحیت به مشاوره بنشینند و بر پایه آن تصمیمگیری کنند.
اهمیت مشاوره در اسلام
اهمیت مشاوره در اسلام
موضوع مشاوره در اسلام اهمیت خاصی دارد تا آنجا که حتی در قرآن کریم، سورهای به نام «شورا» نامگذاری شده است. در دیدگاه اسلام، مشورت کردن افزون بر هدایت انسان، او را از تنگناها میرهاند. در انجام امور، نیرومند میسازد، مایه برکت و فهم بصیرت انسان میگردد، او را به رضای خالق نزدیک میکند و به رأی خالص میرساند. آیه «وَ أَمْرَهُمْ شُورَی بَیْنَهُمْ» در مکه و آیه «وَ شَاوِرْهُمْ فِی الأَْمْرَ» در مدینه نازل شده است؛ یعنی دین اسلام هم در شرایط خفقان مکه و هم در دوران تشکیل حکومت در مدینه، به مشورت سفارش میکند.
حرامخواري
عوامل فقر
حرامخواري :
چقدر انسانها به دنبال ثروت اگر چه حرام مي گردند و به هردري مي زنند تا مال و منالي جمع كنند، اما غافل از آن كه خداوند بركت را از مال حرام برداشته است و آن را مايه ي فقر و نياز قرار داده است.
پيامبر اكرم (ص) فرمودند:«هركس مالي را از راه نامشروع و حرام به دست آورد، خداي متعال او را فقير و نيازمند مي سازد». در سخن زيباي حضرت صادق(ع) حرامخواري مايهي نابودي روزي حلال معرفي شده است؛ «كثره السحت يمحق الرزق»؛ حرامخواري زياد روزي را نابود مي كند.
بي توجهي به نيازمندان
عوامل فقر
بي توجهي به نيازمندان :
خداوند عالم را بهم پيوسته و موجودات را محتاج به يكديگر آفريده است، انسانها نيازمند يكديگرند و بر يكديگر حق وحقوقي دارند، وقتي كسي ثروتمند مي شود بايد به ديگران توجه كند و نياز آنها را برآورد.
رسول خدا(ص) فرمودند: «كسي كه نعمتش افزون مي شود نياز مردمان نيز به او فراوان ميشود، اگر نياز آنها را برآورد نعمتهاي فراوان ديگري به او ميرسد، ولي اگر اين كار را نكند، آن چه را دارد از دست ميدهد».
نفرين پدر و مادر
عوامل فقر
نفرين پدر و مادر:
همانطور كه نيكي به پدر و مادر انسان را ثروتمند و عاقبت به خير ميكند، آزار و رنجاندن آنها سبب فقر و تهيدستي مي شود، بي شك نفرين آنها دامن انسان را ميگيرد و باعث ذلت و خواري و فقر ميگردد.
رسول خدا(ص) مي فرمايد:«از نفرين پدر و مادر دوري كنيد، زيرا به طورحتم به اجابت ميرسد و تأثير نفرين آنها از شمشير برندهتر است».
حضرت كاظم در بيان آثار نارضايتي و عقوق والدين ميفرمايد: «العقوق يعقب القله و يؤدي الي الذله»؛ عقوق والدين كمي و تنگ دستي را به دنبال دارد و انسان را به ذلت وخواري ميكشاند.
تحقير نعمتها
عوامل فقر
تحقير نعمتها :
نبايد به كوچك بودن و كم بودن نعمت نگاه كرد، بلكه بايد به فرستنده و عطاكنندهي آن نگريست، گاهي شخص بزرگي تنها يك كتاب را به انسان هديه ميكند ولي انسان تا آخر عمر از آن محافظت ميكند و آن را گرامي و سبب افتخار ميداند. چه بسا نعمتهاي كوچكي كه سبب و راهي به نعمتهاي بزرگ ميشود و بي توجهي و بي ارزش دانستن آنها محروميت ميآورد.
امام رضا(ع) ميفرمايند: «لاتستقلوا قليل الرزق فتحرموا كثيره» رزق و روزي كم راناچيز ميشماريد، زيرا اين كار شما را از نعمتهاي فراوان محروم مي سازد.
تنبلي، كسالت و تن پروري
عوامل فقر
تنبلي، كسالت و تن پروري:
يكي از عوامل فقر وتنگدستي، تنبلي و تن پروري است، وقتي انسان از قدرت جسمي و فكري خود بهره نگيرد و بيشتر به فكر خورد و خوراك و استراحت و خوش گذاراني باشد، بايد منتظر نيازمندي و نداري باشد.
اميرالمومنان علي (ع) مي فرمايد:« هنگامي كه كسالت و ناتواني با هم پيوند مي خورند، نتيجهي اين پيوند فقر و تنگدستي است»
ظلم و ستم
عوامل فقر
ظلم و ستم :
دنيا خانه مكافات عمل است، هرچه را انجام مي دهيم به خودمان بر مي گردد، ظلم و ستم زودتر از هر چيزي در سرنوشت انسان تأثير گذار است.
اميرالمؤمنان علي(ع) مي فرمايند:«در ظلم كردن همين بس كه نعمتها را از انسان دور ميكند، ظلم قدمها را ميلغزاند، ملتها را نابود ساخته و نعمتها را سلب مي كند».
امام صادق(ع) نيز مي فرمايند:«از جمله گناهاني كه نعمتها را دگرگون ميسازد، ستم و سركشي است».