حوزه و پژوهش
# حوزه-پژوهش
بنیان های یک جامعه را اندیشه ها می سازند و اندیشه ها از رهگذر پژوهش و پژوهشگران پا به عرصه می نهند. براین بنیاد، همانگونه که اندیشه و اندیشیدن را نمیتوان ساده انگاشت، پژوهش و نگارش بویژه در حوزه علوم اسلامی را نیز نمی توان غافلانه فراموش کرد؛ چه اینکه کم انگاشتن پژوهش، راه را بر پیشرفت و ترقی می بندد و استعداد ها را ابتر و ناکام می سازد. در سایه سار قلم، زندگی زیباست آن گونه که پیامبر خدا( صلی الله علیه و آله) فرمود: « القلم من الله نعمه عظیمه و لولا القلم لم یستقم الملک والدین و لم یکن عیش صالح؛(1) قلم نعمت بزرگ پروردگار است؛ز و اگر قام نبود، سیاست و دیانتی استوار نمی شد و زیستن خوشی در روزگار نبود.
اما پرسش بنیادین در این عرصه این است: چگونه می توان روح پژوهشگری را در جامعه پرورش داد؟ چگونه می توان جامعه ی علمی جوان حوزوی را به سمت درنگ و تامل در پدیده ها و ثبت یافته ها و بهره مندی از تجربه ها رهنمون شد؟
پاسخ بسی مشکل است و در این نوشتار کوتاه نمی گنجد؛ اما به اجمال باید گفت از راه های رسیدن به آن آرزو، ایجاد باور عمومی در امر پژوهش است. بسیاری از ناکامی های نسل جوان حوزوی که به جدایی آنان از عرصه پژوهش منجر شده، فرآورده ی ناباوری هاست. گاه از پژوهش، چنان غولی می سازیم که کسی را یارای نزدیک شدن به آن نیست؛ گاه به دلیل ضعف نظام آموزشی، اجازه ی بلند پروازی های پژوهشی را به دانش پذیران نمی دهیم. ما ناخواسته با برخی استاد محوری ها یا مشاوره های کلی بدون آگاهی از استعداد های فردی پژوهشگران باعث گریز ایشان از عرصه ی پژوهش می شویم. نوپژوهندگان ما هنگام شنیدن نام پژوهش از زبان یک استاد فرهیخته با آن اندوخته تجربه، کندن کوه با یک سوزن را فریاد می آورند و از آن می هراسند. شاید بعضا گمان می کنیم با این کار، آنان را به عزمی جزم و همت دیگرگونه ای دعوت کرده ایم، حال آنکه روح نوآوری و پژوهش را درآنان میرانده ایم. معصومان خود همواره به نوشتن امر فرموده اند که چرا نمی نویسید؟
از امام صادق(علیه السلام) است که : « دخل علیٌ أناس من أهل البصره فسألونی عن أحادیث و کتبوها فما یمنعکم من الکتاب؟ أما إنکم لن تحفظوا حتی تکتبوا؛ (2)مردمانی از بصره نزد من آمدند و سخنانی از من پرسیدند و همه ی انان را نوشتند. پس چه چیز است که شما را از نوشتن بازداشته است؟ هان. تا به نوشتن رو نیاورید، به حفظ نوشته ها هم دست نمی یابید.»
ما به نوپژوهندگان مان نگفته ایم که پژوهش در سال های آغازین تحصیل، آن هم در گستره ای پهن دامان و کلی نیز شایان تحصیل و قدردانی و پله ای برای ترقی است. ما به آنان کمتر گفته ایم که همین پژوهش های مختصر و گاه همراه با اشکال های فراوان، زمینه ی فرهیختگی در عرصه های علمی را فراهم می آورد. ما به ایشان کمتر آموخته ایم که هراس از نقد منابع مختلف یک علم یا موضوع، به توقف و فرو افتادن در دام چاله ها منجر می شود.
ما به پژوهشگران نورس و نوقلمان حوزوی، کمتر آموخته ایم که آموزش، رودخانه ای برای رسیدن به دریای ژرف پژوهش است. ما به آنها نیاموخته ایم که آموزش برای پژوهش است نه آموزش برای آموزش. از این رو کوشیده ایم تا ضعف نظام آموزشی خود را با مهار روح پژوهشگری جبران کنیم و کتاب محوری و جزوه سالاری را سرلوحه ی کار استادان خود سازیم. سرانجام این کار-به فرض توفیق کامل- تربیت استادانی برای آموزش همان کتاب هاست نه پژوهشگرانی پا به رکاب. قدری درنگ کنیم.
پژوهش می تواند آینه ای برای نمایاندن کاستی های ما در عرصه ی روش و آموزش و بوته ی نقدی برای استادان و دانش پذیران باشد. آیا نباید اندکی از آموزش مداری افراطی کاست و جای آن را به پژوهش محوری داد و فرار از تحقیق را بین دانش پذیران به حداقل ها و دست کم های امروز جهان رساند؟ آیا به واقع نباید به دانش پذیران گوشزد کرد که هراس از پژوهش، هراس از ورود به باغی پراز گل های رنگارنگ و شایان دلنشینی و دل نشاطی است؟
آنچه گفتیم در مطالعات و تحقیقات دینی ارزشی دوچندان می یابد؛ چه آنکه جامعه ی ما جامعه ی دینی است و هر روز و هر روز، نیازمند پژوهش تازه ای در عرصه ی دین و گشودن افق های تازه و اجتهاد است و هر روز نیاز های جدید و مطالبات نوینی به سوی حوزه های علمی گسیل می شود که این نیازها در بخش مطالعات اسلامی، بیش از سایر عرصه ها نیازمند به روزرسانی است. بدین روی پژوهشگر، نقش حساس و والایی در سازندگی معنوی جامعه ی خود خواهد داشت.
درخشش برخی استعدادها و توانایی های فکری در گستره ی آموزش، پرورش نسل حاضر و پیشینه ی درخشان آنها در این عرصه، بویژه در سال های اخیر، نوید خجسته ای برای فتح قله های رفیع تر را می دهد. از این رو بر مسوولان و استادان و صاحب نظران حوزوی، فرض است که با ایجاد روح خود باوری پژوهشی در پژوهشگران جوان حوزوی، زمینه ی این مهم را فراهم آورند.
1. مستدرک الوسایل،ج13، ص258
2. بحارالانوار، ج2، ص 153